Document Type : Quantitative Research Paper
Author
Assistant Professor, Department of Education Educational sciences, Sabzevar Branch, Islamic Azad University, Sabzevar, Iran.
Abstract
Keywords
مقدمه
تعلیم و تربیت رکنی اساسی برای بقـا، دوام و پیشرفت هر جامعهای است. تحقق چنین هدفی جز در سایة مدیریتی موثر در سازمانهای آموزشی امکانپذیر نیست. تعهد یکی از موضوعات مهم مدیریت و رهبری در سازمانها است که تأثیر قابل توجهی بر کیفیت خدمات، محبوبیت سازمان و موفقیت آن دارد(Fu, & Deshpande, 2014). از این رو، هر سازمانی تلاش میکند تا تعهد سازمانی کارکنان خود را افزایش دهد(Morrow, 2011)؛ زیرا کارکنان متعهد اشتیاق شغلی و عملکرد بهتـری داشته و کمتر تمایل به ترک سازمان دارند. (Farahani, Taghadosi, & Behboudi, 2011) تعهد سازمانی را به عنوان تمایلات روانشناختی کارکنان و طرفداری کارکنان نسبت به سازمان خود میدانند. (Qureshi, Hayat, Ali, & Sarwat, 2011) تعهد سازمانی را احساس مسئولیتی میدانند که یک کارمند نسبت به مأموریت سازمان دارد. از نظر ( Meyer & Allen, 1991) تعهد سازمانی نوعی حالت روانشناختی است که بیانگر تمایل، نیاز و یـا الزام برای ادامةخدمت در یک سازمان میباشد. آنها در مدل سه وجهی خود، سه نوع تعهد را معرفی میکنند. تعهد عاطفی[1](تمایل محور)، تعهد هنجاری[2](تعهد الزام محور) و تعهد مستمر[3](تعهد هزینه محور). تعهد عاطفی به معنای وابستگی عاطفی فرد به سازمان است. تعهد هنجاری مربوط به الزام ادراک شده به باقی ماندن در سازمان است. تعهد مستمر بیانگر هزینههای متصور ناشی از ترک سازمان و به معنی آن است که کارکنان به آن کار احتیاج دارند و کار دیگری نمیتوانند انجام دهند. افراد با تعهد مستمر بالا در سازمان باقی میمانند و احتمال ترک خدمت آنها کاهش مییابد (Greenberg & Baron, 2000). تعهد سازمانی بر نگهداشت نیروی انسانی تاثیر گذار است؛ زیرا نگهداشت نیروی انسانی از منظر سازمانی در صدد ایجاد رابطه بین فرد و سازمان است و تعهد سازمانی از منظر فردی چنین پیوندی را ایجاد می کند. به عبارت دیگر، نگهداشت نیروی انسانی و تعهد سازمانی با کارکردی مشابه بر ایجاد، حفظ و تقویت رابطه بین فرد و سازمان تاکید دارند(Sanjaghi, Farahi, Bazanjani, & Shams Ahmad, 2011). یافتههای جلودار و گودرزی، (Jelodar, & Goodarzi, 2012)، (Awais, Malik, & Qaisar, 2015) و (Garg, 2017) حاکی از آن است که بین معنویت و تعهد رابطة مثبت و معنیداری وجود دارد و تعهد نیز با اشتیاق شغلی دارای همبستگی قوی است (Karanges, Johnston, Beatson, & Lings, 2015).
ایدة نگهداشت کارکنان در دهة 1970 و اواسط دهة 1980 شروع شد و به اهمیت نگهداشت و ماندگاری کارکنان و مزایای آن در سازمانها پی بردند (Azeez, 2017) و مدیران سازمانها بهبررسی حفظ و نگهداری کارکنان بهعنوان یک ابزار مدیریتی در سازمان روی آوردند(Ng’ethe, Namusonge & Iravo, 2012)، تا از خروج کارکنان شایسته و کاهش سطح خدمات سازمان جلوگیری کنند (Nair & Malewar, 2013). توجه به نگهداشت نیروی انسانی به معنای جلوگیری از ایجاد تغییر کارکنان در سازمان نیست؛ بلکه تغییر کارکنان برای هر سازمان حیاتی است و تمرکز اصلی سازمان باید بر حفظ نیروی کارآمدش باشد تا از هزینة بالایی که در سایة اتخاذ راهبردهای غیر قابل پیشبینی و انتخاب نیروی کار غیرمتخصص و بیتجربه به سازمان تحمیل خواهد شد، جلوگیری کند. البته تغییرات زیاد بر شهرت، موقعیت، بهرهوری و پایداری سازمان تاثیر مستقیم و غیر مستقیم میگذارد(Hong, Hao, Kumar, Ramendran, & Kadiresan, 2012) و چه بسا ممکن است، زیردستانی که به آن کارمند وفادار هستند، سازمان را ترک کنند. بنابراین، نگهداری کارمندان باید مهمتر از جذب افراد جدید باشد(Mittar, Saini, & Agarwal, 2014). یافتههای(Yaghoobi & AhmadniaChenijani, 2014;) و (Kidombo, K’Obonyo & Gakuu, 2012) حاکی از آن است که بین تعهد حاصل از معنویت و نگهداشت نیروی انسانی رابطة مثبت و معنیداری وجود دارد.
یکی از عواملی که میتواند بر ماندگاری نیروی انسانی در سازمانهای آموزشی تاثیرگذار باشد، اشتیاق شغلی[4] است (Hetland, Demerouti, Bakker, & Breevaart, 2012). امروزه، درک ماهیت اشتیاق شغلی، یکی از نگرانیهای عمدة سازمانهای تجاری و آموزشی است؛ زیرا که با عملکرد شغلی کارکنان ارتباط پیدا میکند(Anitha, 2014). اشتیاق شغلی به معنی داشتن احساس دلبستگی عاطفی بهکار و سازمان است که به بهترین شکل ممکن به سازمان و افراد جهت نیل به موفقیت سازمان کمک میکند (Macleod & Clarke, 2009). اشتیاق شغلی با سه مولفة نیرومندی[5]، فداکاری[6] و شیفتگی[7] همراه است و منعکسکنندة حالت ذهنی مثبت و کامل نسبت به کار است. اشتیاق شغلی با انرژی زیاد، تعهد بالا و احساس توانایی برای مقابله با الزامات کار بروز میکند (Schaufeli, Salanova, González-Romá, & Bakker, 2002). با اینحال، محدودیتهایی برای اشتغال سالم وجوددارد. به عنوان مثال، تعهد بیش از حد ممکن است منجر به خستگی، (Andreassen, Hetland, Molde, & Pallesen, 2011)، اعتیاد به کار (Schaufeli, Taris & Van Rhenen, 2008) و غرق شدن در کار شود (Mazzetti, Schaufeli & Guglielmi, 2016)؛ اما تحت چه شرایطی، اشتغال منجر به بروز عملکرد مثبت یا منفی میشود، هنوز بهخوبی روشن نشده است (Reijseger, Peeters, Taris, & Schaufeli, 2016). یافتههای (Saka, 2011)، (Riyanto, Supriyanto, & Ali, 2017) حاکی از آن است که معنویت در محیط کار بر اشتیاق شغلی کارکنان تاثیر مثبت و معناداری دارد و میزان مشارکت کارکنان را افزایش میدهد. همچنین یافته های پژوهشگران حاکی از آن است که بین افزایش اشتیاق شغلی با تعهد (Albrecht & Andreetta, 2011) و رضایت شغلی(Yakin & Erdil, 2012) رابطة مثبت و معناداری وجود دارد.
معنویت یکی از عوامل تاثیرگذار بر عملکرد سازمانها است؛ تا آنجا که سازمان بهداشت جهانی ابعاد وجودی انسان را شامل جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی میداند (Sadri, & Jafari, 2011). همچنین، جایگاه معنویت در سازمانها به طور فزایندهای از ناحیة مدیران، کارکنان و پژوهشگران مورد توجه قرار گرفته است؛ زیرا تصور میشود که معنویت برای تعامل سازمانها با کارکنان، مشتریان و جامعه از اهمیت خاصی برخوردار است(Sanei, & Hassanpour, 2013). معنویت بهعنوان بخش جداناپذیر اخلاق و ارزشهای انسانی در ادیان توحیدی از اهمیت زیادی برخوردار است؛ زیرا انسان فطرتا گرایش به خدا و معنویت دارد (سورة روم: 30) [8]. معنویت گرایان بر این باورند که خداوند از رگ گردن به آنها نزدیکتر است(سورة ق: 16)[9] ودر تمامیسختیها و دشواریهای زندگی در کنارشان است و به آنها کمک میکند. چنین اعتقادی به نیروی بیکران، عقل و خیر مطلق مایة آرامش شده(حدید[10]: 25) و نسبت به مسئولیتی که بر عهده میگیرند، متعهد بوده و با اشتیاق آن را انجام داده و در برابر سختیها و مشکلات مقاومت میکنند. (Pargament, 1997) معنویت را جستجو و تلاش بشر برای دریافتن دنیای مقدس میداند، دنیایی که انسان با بعد روحانی آن در صدد شناسایی حقایق و ارتباط با آن است. ( King, 2009) مدعی است که خود شکوفایی یکی از نیازهای معنوی بشر است و افراد خودشکوفا برای تعالی و تحول به استعدادهای خویش متکی هستند. (Hadzic, 2011) معنویت را جنبهای از انسانیت میداند که افراد را به جستجوی معنا و هدف وامیدارد تا ارتباط و اتصال خود را با دیگران، طبیعت، ارزشها و مقدسات برقرار کنند. (Sims, 1994) معتقد است که معنویت حداقل پنج حوزه را در بر میگیرد: (1)معنای زندگی یا آنچه که انسان برایش زندگی میکند؛ (2) ارتباط درونی انسان با محیط پیرامون؛ (3) کلیت و انسجام در وجود؛ (4) اخلاق و (5) خدا آگاهی.
با توجه به رقابت شدید سازمانهای آموزشی در عرصههای مختلف، توجه به مسالة تعهد سازمانی، نگهداشت و اشتیاق شغلی در این موسسات ضروری به نظر می رسد. با توجه به اهمیت این موضوع، مطالعات اندکی در این حوزه انجام شده و نیروی انسانی شاغل در آموزش و پرورش بویژه آموزش ابتدایی که اساس و پایة نظام آموزشی را تشکیل میدهد، به نوعی مورد غفلت قرار گرفته است. از طرف دیگر، کارکنان آموزش و پرورش به طور کلی از شغل خود رضایت چندانی ندارند و شاغلان آموزش ابتدایی با توجه به جایگاه خود در مقایسه با سایر مقاطع آموزشی، رضایت شغلی، میل به ماندگاری و اشتیاق شغلی کمتری از خود نشان میدهند(Askari, & keledi, 2002). بر این اساس و با اتکا به یافتههای علمی فوق، این پژوهش بهمنظور بررسی تاثیر آموزش معنویت بر تعهد سازمانی، نگهداشت نیروی انسانی و اشتیاق شغلی مدیران مدارس ابتدایی انجام شده است.
روششناسی
پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، از نوع پیشآزمون-پسآزمون و با گروه کنترل بود. جامعة آماری پژوهش شامل 73 مدیر در مقطع ابتدایی شهرسبزوار بود که 30 نفر (14 نفر مرد و 16 نفر زن) به روش نمونهگیری در دسترس از بین داوطلبان انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه (هر گروه 7 مرد و 8 زن) جایگزین گردیدند. برای گردآوری اطلاعات از سه پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه تعهدسازمانی توسط (Meyer, Allen & Smith, 1993) ساخته شد. این پرسشنامه سه نوع تعهدعاطفی، هنجاری و تعهد مستمر را با 24 گویه (هر مولفه 8 سوال) میسنجد. مییر و همکاران (1993) پایایی این پرسشنامه را با روش آلفای کرونباخ برای تعهد عاطفی 88/0، تعهد هنجاری81/0 و تعهد مستمر84/0 گزارش دادند. (Jazayeri, Neami, Shokrkon, & Taghipour, 2006) نیز ضرایب پایایی و روایی این پرسشنامه را به ترتیب 85/0 و 45/0 اعلام نمودند. در پژوهش حاضر روایی محتوا توسط 7 نفر از متخصصان علوم تربیتی و روانشناسی مورد تایید قرار گرفت و نیز ضرایب پایایی این پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ برای تعهدعاطفی82/0، تعهد هنجاری82/0، برای تعهد مستمر81/0 و برای کل مقیاس 85/0 برآورد گردید.
پرسشنامه نگهداشت نیروی انسانی توسط (Potter, 1983) ساخته شد و شامل 24 سوال درمقیاس پنج درجهای لیکرت (خیلی کم=1، کم=2، متوسط=3، زیاد=4 و خیلی زیاد=5) تنظیم گردیده است (Hasani, 2012). پایایی این پرسشنامه توسط (Salanova, Agut, & Peiro, 2005) 88/0 و روایی سازة آن را 73/0گزارش شده است. (Hasani, 2012). در پژوهش حاضر روایی محتوا توسط 7 نفر از متخصصان علوم تربیتی و روانشناسی مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ 69/0 به دست آمد.
برای سنجش اشتیاق شغلی از مقیاس اشتیاق شغلی (Schaufeli & Bakker, 2003) استفاده شد. این مقیاس دارای 17 سوال با مقیاس لیکرت 7 درجهای است. مولفههای این مقیاس شامل انرژی حرفهای (6 سوال)، فداکاری حرفهای(5سوال) و شیفتگی حرفهای(6 سوال) میباشد. پایایی مولفهها به روش آلفای کرونباخ بین 68/0 تا 91/0 (Schaufeli & Bakker, 2003) و برای کل مقیاس 92/0 گزارش شده است(Mauno, Kinnunen, Ruokolainen, 2007). روایی همگرای این مقیاس با پرسشنامه درگیری شغلی کاننگو (1982 )،71/0 و پایایی آن 87/0 در جامعة ایرانی گزارش شد(Ghanbari, Ardalan, Zandi, & Seif-Panahi, 2015). روایی محتوا این مقیاس پژوهش حاضر توسط 7 نفر از متخصصان علوم تربیتی و روانشناسی مورد تایید قرار گرفت و ضریب پایایی آن به روش آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. شایان ذکر است برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از نرم افزارSPSS21 استفاده شده است.
پس از انتخاب30 نفر از مدیران ابتدایی و جایگزینی آنان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر)، از همه شرکت کنندگان پیش آزمون به عمل آمد. سپس گروه آزمایش به مدت10جلسة 90 دقیقهای و طی 10 هفته (هرهفته 1 جلسه)، برنامة مداخلة آموزش معنویت با رویکرد اسلامی را به شیوة گروهی توسط فردی متخصص دریافت کردند و گروه کنترل به خاطر حفظ و رعایت مسایل اخلاقی تا پایان پژوهش در لیست انتظار باقی ماندند. یک هفته پس از پایان برنامة آموزشی از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. جلسات آموزشی بر اساس مداخلات روانی- معنوی مطرح شده توسط ریچارد و برگین (2005 ) و با کمک از بستة آموزش مهارتهای معنوی (Boulahari, 2012) با رویکرد اسلامی طراحی شد که خلاصة آن در جدول 1 ارائه شده است.
جدول(1): جلسات آموزش معنویت
جلسات |
محتوای هر جلسه |
جلسه اول |
آشنایی آزمودنیها با یکدیگر، گفتگو در مورد دین و معنویت و تاثیر آن در سازمانها |
جلسه دوم |
بیان آثار امید و ناامیدی و بحث و تبادل نظر در این باره از منظر قرآن کریم |
جلسه سوم |
توجه دادن افراد به نقاط قوت خود با توجه به بیان قرآن بر توانایی انسان |
جلسه چهارم |
بحث و تبادل نظر در مورد ارتباط با خدا و بیان احادیث و روایات در این زمینه |
جلسه پنجم |
بحث و تبادل نظر در مورد نوع دوستی و بیان احادیث و روایات مرتبط با آن |
جلسه ششم |
بحث و تبادل نظر در بارة فطرت پاک انسانی و گوش دادن به ندای درونی |
جلسه هفتم |
بحث و تبادل نظر در مورد بخشایشگری و بیان احادیث و روایات مربوط به آن |
جلسه هشتم |
بحث و تبادل نظر در مورد مثبتنگری، شادکامی و خوشبینی و توکل به خدا و بیان آیات، حادیث و روایات مربوط به آن |
جلسه نهم |
بحث و تبادل نظر در بارة قدردانی و شکر گزاری از دیدگاه قرآن و اسلام |
جلسه دهم |
جمع بندی تمام جلسات و اختتامیه |
یافتهها
یافتههای توصیفی این پژوهش نشان داد که 5/80 درصد مدیران دارای تحصیلات کارشناسی و 5/19درصد دارای تحصیلات کارشناسی ارشد بودند. سابقة خدمت آزمودنیها 4/44 درصد زیر 10سال، 3/33 درصد بین 10 تا 20 سال و 3/22 درصد بیش از 20 سال بود. سایر داده های توصیفی در جدول 2 ارائه شده است.
جدول(2): میانگین و انحراف استاندارد تعهد سازمانی، نگهداشت نیروی انسانی
و اشتیاق شغلی در دو گروه
متغیرها |
گروه آزمایش |
گروه کنترل |
|||||||
|
پیشآزمون |
پسآزمون |
پیشآزمون |
پسآزمون |
|||||
|
|
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
تعهد سازمانی |
16/41 |
39/12 |
45/52 |
02/13 |
17/41 |
08/12 |
45/41 |
31/12 |
|
نگهداشتنیروی انسانی |
55/78 |
22/14 |
47/81 |
49/14 |
12/64 |
58/14 |
24/66 |
53/14 |
|
اشتیاق شغلی |
34/57 |
81/12 |
12/66 |
75/12 |
04/58 |
92/12 |
29/58 |
71/12 |
|
برای اطمینان از همگنی واریانس متغیرهای پژوهشی از آزمون برابری خطای واریانس لوین[11] استفاده گردید. نتایج به دست آمده از این آزمون برای تعهد سازمان(523/1 F=، 05/0p>)، برای نگهداشت نیروی انسانی (016/3 F=، 05/0p>) و برای اشتیاق شغلی (352/2 F=، 05/0p>) نشانگر همگنی واریانسهای دوگروه بود. به منظور یکسانی رابطة متغیر وابسته و متغیر کمکی (نمرة پیشآزمون) برای گروههای پژوهشی از رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل از اجرای آزمون برای تعهد سازمان(12/1 F=، 05/0p>)، برای نگهداشت نیروی انسانی (98/0 F=، 05/0p>) و برای اشتیاق شغلی (64/1 F=، 05/0p>) بهدست آمد که حاکی از یکسانی رابطة متغیر وابسته و پیشآزمون برای هر دو گروه بود. بنابراین میتوان از تحلیل کوواریانس چند متغیری برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش استفاده کرد تا اثر پیش آزمون نیز کنترل شود.
جدول (3): نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره برای بررسی اثر متغیر گروه بر تعهد سازمانی، نگهداشت نیروی انسانی و اشتیاق شغلی
نوع آزمون |
مقدار |
df فرضیه |
df خطا |
F |
P |
اندازه اثر |
اثر پیلایی |
321/0 |
3 |
18 |
40/3 |
035/0 |
48/0 |
لامبدای ویلکز |
752/0 |
3 |
18 |
40/3 |
035/0 |
48/0 |
اثر هاتلینگ |
424/0 |
3 |
18 |
40/3 |
035/0 |
48/0 |
بزرگترین ریشه روی |
424/0 |
3 |
18 |
40/3 |
035/0 |
48/0 |
معنادار شدن شاخصهای آزمون چند متغیره یعنی لامبدای ویلکز[12]، اثر هاتلینگ[13]، بزرگترین ریشه روی[14]و اثر پیلایی[15] (05/0 <p، 64/8 =F ) موید این موضوع است که بین گروههای آزمایش و کنترل از لحاظ پسآزمون متغیرهای وابسته با کنترل پیشآزمون تفاوت معنیداری وجود دارد. بر این اساس میتوان بیان داشت که تفاوت معناداری حداقل در یکی از متغیرهای وابسته (تعهد سازمانی، نگهداشت نیروی انسانی و اشتیاق شغلی) ایجاد شده است و ضریب اندازه اثر نشان میدهد که 48 درصد تفاوت دو گروه مربوط به مداخله آزمایشی است.
جدول(4): نتایج اثرات بین آزمودنیها از لحاظ نمرات تفاضل(پیشآزمون- پسآزمون) متغیرهای تعهد سازمانی و نگهداشت نیروی انسانی و اشتیاق شغلی
متغیر وابسته |
مجموع مجذورات |
درجات آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
سطح معنیداری |
مجذور اتا
|
توان آماری |
تعهد سازمانی |
28/654 |
1 |
28/654 |
95/4 |
001/0 |
37/0 |
51/0 |
نگهداشت نیروی انسانی |
87/768 |
1 |
87/768 |
32/9 |
001/0 |
41/0 |
57/0 |
اشتیاق شغلی |
21/362 |
1 |
21/362 |
87/3 |
005/0 |
26/0 |
46/0 |
یافتههای جدول4 نشان میدهد که آموزش معنویت بر متغیرهای تعهد سازمانی (95/4=F؛ 05/0P≤)، نگهداشت نیروی انسانی(32/9=F؛ 05/0P≤) و اشتیاق شغلی (87/3=F؛ 05/0P≤) تاثیر مثبت و معناداری دارد و 37 درصد تعهد سازمانی و 41 درصد نگهداشت نیروی انسانی و 26 درصد اشتیاق شغلی را تبیین نموده است.
جدول(5): میانگین نمرات تعدیلشده پسآزمون تعهد سازمانی و نگهداشت نیروی انسانی دو گروه
متغیر |
آزمایش |
کنترل |
||
|
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
تعهد سازمانی |
08/52 |
12/13 |
27/41 |
16/12 |
نگهداشت نیروی انسانی |
08/81 |
62/14 |
79/65 |
23/14 |
اشتیاق شغلی |
37/66 |
79/12 |
74/57 |
68/12 |
مقایسه میانگینهای تعدیلشده دو گروه نشان میدهد که میانگین تعهد سازمانی، نگهداشت نیروی انسانی و اشتیاق شغلی در گروه آزمایش بالاتر از گروه کنترل است(جدول 5)؛ بهعبارتدیگر، مداخلة روانشناسی مثبتگرا موجب افزایش تعهد سازمانی، نگهداشت نیروی انسانی و اشتیاق شغلی گروه آزمایش شده است.
بحث و نتیجهگیری
هدف پژوهش، بررسی تاثیر آموزش معنویت بر تعهد سازمانی، نگهداشت نیروی انسانی و اشتیاق شغلی مدیران مدارس بود. نتایج تحلیل دادههای گردآوری شده در این پژوهش، نشان داد که آموزش معنویت بر تعهد سازمانی مدیران مدارس ابتدایی تاثیر مثبت و معناداری دارد و 37 درصد واریانس تعهد سازمانی را پیشبینی میکند. این یافته با نتایج پژوهشهای (Chand, & Koul, 2012)، (Jelodar, & Goodarzi, 2012)، (Awais, Malik, & Qaisar, 2015) و ( Gareg, 2017) همخوانی وجود دارد.
در تبیین این یافته میتوان گفت که افزایش معنویت سبب بهبود تعهد سازمانی و به تبع آن موجب رضایت شغلی میشود (Marques, Dhiman, & King, 2003). در واقع معنویت سبب اعتماد شده و اعتماد به عنوان پلی بین معنویت و رضایت شغلی عمل میکند(Kramer, 1999). در حوزة آموزش، وجود معنویت در کار منجر به افزایش اعتماد و رضایت شغلی شده که برای سازمان مزایای بسیاری از جمله بهبود عملکرد، بهرهوری، تعهد کاری و مشارکت افراد را بهدنبال دارد. هنگامی که کارکنان در راستای تحقق هدفهای سازمان و معنای آنها با چالشهایی مواجه میشوند، نیاز به افزایش سطح اعتماد و اطمینان نسبت به سازمان و همکاران به خوبی احساس میشود (Kramer, 1999). (Yilmaz, 2008) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که بین اعتماد سازمانی و ابعاد تعهد سازمانی رابطة معناداری وجوددارد. به نظر او سازمانهایی که در آنها اعتماد حاکم است میتوان فضای باز، کارکنان مسئول، بهرهوری، تعهد سازمانی، فرهنگ سازش، کارگروهی، رضایت شغلی بالا و مشارکت در تصمیمگیری را مشاهده کرد. چاند و کول (Chand,, & Koul, 2012) ادعا میکنند که معنویت در محیط سازمانی، بر رضایت شغلی و زندگی تاثیر مثبت گذاشته و سبب افزایش عملکرد آنان به عنوان ارزشهای سازمانی میشود و استرسهای شغلی را کاهش میدهد. همچنین، تعهد سازمان به عنوان تعهد و التزام برای ماندن در آن تلقی میشود؛ زیرا کارکنان با این نوع تعهد احساس میکنند که باید به دلایل اخلاقی و نه بر اساس خواسته و نیاز، کارشان را انجام دهند (Meyer, & Allen, 1991). بنابراین، مدیران باید با استفاده از آموزشهای معنوی، افزایش تعهد سازمانی، میل به ماندگاری و اعتماد را در کارکنان مدرسه سبب شوند و زمینه بهبود اعتماد مردم را فراهم سازند؛ زیرا زیربنای عملکرد افراد، گروهها و مدارس، اعتماد است. مدیران میتوانند با گسترش اعتماد زمینة هر گونه سرمایهگذاری را در سازمان فراهم سازند .
یافتة دیگر پژوهش حاکی از آن است که آموزش معنویت بر نگهداشت نیروی انسانی مدیران مدارس ابتدایی تاثیر مثبت و معناداری دارد و 41 درصد واریانس نگهداشت نیروی انسانی را پیشبینی میکند. این یافته با یافتههای (Hong, Hao, Kumar, Ramendra &n, Kadiresan, 2012)، (Nai &r, Malewar, 2013)، (Mittar, Saini, Agarwal, 2014) و (Azeez, 2017) همسو است. در این راستا میتوان گفت که سازمانها هر سال بخش قابل توجهی از کارکنان خود را به خاطر تحلیل رفتگی شغلی، ترک خدمت و بازنشستگی پیش از موعد از دست میدهند. ازطرف دیگر به خاطر پیشرفت فناوری و ایجاد رقابت بین سازمانها، برای کارکنان فرصتهای شغلی زیادی پیش میآید و در نتیجه نگهداشت نیروی انسانی در سازمان دشوار میگردد. از این رو، نگهداشت کارکنان کلیدی برای دستیابی به هدفها و موفقیت سازمان از اهمیت زیادی برخوردار است (Flint, Haley & McNally, 2013). تمایل به ترک خدمت به منزلة بی ارزشی سازمان و عدم وابستگی به آن از جانب کارکنان است و حکایت از قطع رابطه بین آنها و سازمان دارد (Christian & Ellis, 2014). عوامل مختلفی از جمله رضایت شغلی، عدالت سازمانی، جو سازمانی، سبک رهبری، جامعهپذیری سازمانی و فرهنگ سازمانی در نگهداشت نیروی انسانی موثرند. اما معنویت هدف اساسی انسان را فراتر از مسایل معیشتی و مادی قرار میدهد و بر رشد و تعالی ارزشهای معنوی او تاکید دارد. آموزش معنویت سبب افزایش تعهد سازمانی میشود و تعهد سازمانی به نوبة خود میتواند انگیزه و میل به ماندگاری کارکنان را افزایش دهد (Meyer, & Allen, 1997). معنویت موجب بهبود ارتباطات اثربخش مدیران با کارکنان میشود، مدیران از سبکهای موثر رهبری استفاده میکنند، همکاری و تشریک مساعی کارکنان به یکدیگر و با مدیر افزایش مییابد، احساس ارزشمندی در آنان تقویت میشود، انگیزه بالا میرود، با کار فعالانه درگیر میشوند، رضایت شغلی بهبود یافته و در نهایت، میل به ماندگاری در کارکنان ارتقا مییابد.
علاوه براین، پژوهش حاضر نشان داد که آموزش معنویت بر اشتیاق شغلی مدیران مدارس ابتدایی تاثیر مثبت و معناداری دارد و 26 درصد واریانس اشتیاق شغلی را پیشبینی میکند. این نتیجه با یافتههای (Saka, 2011)، (Riyanto, Supriyanto, & Ali, 2017) و (Azeez, 2017) همسو است. در این رابطه میتوان ادعا کرد که هر چه سطح معنویت و ابعاد آن بالاتر باشد بر اشتیاق شغلی کارکنان تاثیر مثبت بیشتری میگذارد. کارکنانی که اشتیاق شغلی دارند، معمولا کار را با انرژی فیزیکی، شناختی و عاطفی بیشتری که منبعث از اشتیاق شغلی است، انجام میدهند (Sufya, 2015). ( Macey & Schneider, 2008) هم مدعی هستند که اشتیاق شغلی به عنوان حالتی جهت درگیری، دلبستگی و تعهد تلقی شود. معنویت در محیط کار سبب معنا بخشیدن به زندگی و شغل کارکنان میشود و کارکنان نه فقط خود را عضوی از سازمان احساس میکنند، بلکه از مزایای سازمان و ثبات اخلاقی سود برده و از میزان غیب آنها کاسته میشود. معنویت میتواند موجب تحول فرهنگ سازمانی و ایجاد ارزشهای مشترک گردد. بررسیها نشان داده است که ارزشهای مشترک و فرهنگ سازمانی بر اشتیاق شغلی کارکنان تاثیر مثبت و معناداری دارد (Riyanto, Supriyanto, & Ali, 2017). معنویت میتواند موجب رهبری منطقی در سازمان شود و رهبری صحیح با هویت شخصی، اعتماد به رهبری، رضایت شغلی، تعهد سازمانی، اشتیاق شغلی، شادکامی و عملکرد شغلی کارکنان رابطة مثبت و معناداری دارد (Chan, Hannah & Gardner, 2005). از محدودیتهای این پژوهش تاکید بر آموزش معنویت با رویکرد اسلامی بر تعهد سازمانی نگهداشت نیروی انسانی و اشتیاق شغلی بود؛ در حالی که عواملی چون سن، وضعیت خانوادگی، فرصتهای شغلی، یادگیری، مزایای خوب، ترفیع، بازار کار، عنوان شغلی، عدالت سازمانی و ارتباط موثر با مدیران ارشد میتوانند بر متغیرهای مذکور تاثیرگذار باشند که در این پژوهش به آنها پرداخته نشد. علاوهبراین، یافتههای پژوهش حاضر متعلق به مدیران آموزش ابتدایی شهر سبزوار میباشد که ممکن است در سایر مقاطع و مکانهای دیگر نتایج متفاوتی حاصل گردد. پیشنهاد میشود در پژوهشهای بعدی به بررسی متغیرهایی که میتوانند بر تعهد سازمانی، ماندگاری و اشتیاق شغلی معلمان در مقاطع و مکانهای دیگر تاثیر گذار باشند، توجه شود.
[1].affective commitment
[2].normative commitment
[3].continuance commitment
[4].Job Engagement
[5].vigor
[6].dedication
[7].absorption
[8].«حقگرایانه روی خود را متوجه دین خدا کن، این سرشتی است که خداوند انسانها را بر آن آفریده است، دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد. این است دین استوار، لیکن بیشتر مردم نمیدانند».
[9]نحن اقرب الیه من حبل الورید
[10]الا بذکر الله تطمئن القلوب
[11]Leven
[12]. Wilkś Lamda
[13]. Hotellingś Trace
[14]. Royś Largest Root
[15]. Pillai's Trace