Document Type : Quantitative Research Paper
Authors
1 Assistant professor,Educational Management, Shahid Chamran University of Ahvaz. Ahvaz-Iran
2 Education, Education & Psychology, Shahid Chamran University of Ahvaz
3 Masters Educational Management, Shahid Chamran University of Ahvaz. Ahvaz-Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
در گذشته و حتی در عصر حاضر، یکی از مهمترین معیارهای انتخاب مدرسه دانش آموزان، نزدیکی مؤسسه آموزشی به محل زندگی خانواده بود. وجود این معیار در بسیاری از موارد اثر سایر مؤلفهها را تقلیل میداد و یا از بین میبرد (Burgess & Briggs, 2010) اما امروزه آموزش معنی و مفهوم جدیدی پیدا کرده است. مواد و وسایل آموزشی روزبهروز تنوع بیشتری پیدا کرده و همواره در حال تغییر و دگرگونی هستند و به اصطلاح «روزآمد و بهنگام» میشوند. ورود به عصر اطلاعات، رواج فناوریهای مبتنی بر شبکههای جهانی و گسترش استفاده از رایانهها در نظام آموزشی سبب پدید آمدن محیطهای جدید یادگیری به شکل رسمی و غیررسمی شده است(Najafi, 1394). در عصر حاضر ذینفعان نظامهای آموزشی اعم از دانش آموزان، اولیاء و بازار کار، خواستههای جدیدی از دانشآموختگان نظام آموزشی دارند. درنتیجه برای دستیابی دانش آموزان به این حد از تنوع و تکثر آموزشی، دیگر معیار نزدیکی به محل زندگی کارآمد نیست و دانش آموزان به دنبال انتخاب از بین مدارس، برنامههای آموزشی، محتواهای متنوع کتب درسی و ... هستند (Beamish, P. & Morey, 2013).
انتخاب مدرسه عبارت است از فرایند مطالعه زمینهها، گردآوری اطلاعات و تصمیمگیری برای انتخاب یک مدرسه یا برنامه آموزشی از بین مدارس و برنامههای متنوع آموزشی که برای دانش آموزان هر دوره فراهم شده است(Rabovsky,2011) . از دهه 1990، محققان مطالعات مختلفی بر روی سازوکارهای انتخاب مدرسه دانش آموزان انجام دادهاند. نتایج این پژوهشها نشان میدهد که تصمیم یک دانشآموز عموماً یک فرآیند بلندمدت است که دربرگیرنده مجموعهای از عوامل میشود .(McKoy, Vincent and Makarewicz2008) هاسلر و گالاکر[1] (1987) انتخاب مدرسه را به عنوان یک فرآیند سه مرحلهای در نظر گرفتهاند. اولین مرحله به مرحله «زمینه» معروف است که در آن نگرشهای فردی دانش آموزان، تصمیم فرد برای رفتن یا ماندن در یک مدرسه را تحت تأثیر قرار میدهد. بعد از مرحله زمینهای، دانش آموزان به جمعآوری اطلاعات میپردازند و انتخاب میکنند که کدام مدرسه را مدنظر قرار دهند. در آخرین مرحله، دانش آموزان گزینههای آنها را مورد بررسی قرار میدهند و تصمیم نهایی خودشان را میگیرند. در طول هر کدام از این سه مرحله، دانش آموزان تحت تأثیر عواملی قرار میگیرند که در نهایت ممکن منجر به انتخاب یک مدرسه شود (Callahan, 2015).
بنابراین گرچه هنوز دانشآموزانی هستند که بر اساس معیار نزدیکی به محل زندگی مدرسه خود را انتخاب میکنند امّا بااینوجود هر ساله بر تعداد دانشآموزانی که آگاهانه به دنبال مدارس بهتری هستند افزوده میشود. این دانش آموزان در جستجوی سطوح بالاتر و با کیفیت تر یادگیری، خدمات متنوع و جذاب، فضای پر نشاط و برنامههای جانبی مطلوب هستند (Angus, 2015). از طرفی نظامهای آموزشی دولتی، ماهیتاً برای پاسخگویی به این نیازهای نوظهور ذینفعان، دارای مشکلات بنیادین هستند. در حقیقت تدارک مدارسی با کیفیت بالا و دارای برنامههای آموزشی متنوع، ایجاد پردیسهای آموزشی که انتخاب محتوای آموزشی را به عهده دانش آموزان، اولیا و یا حتی معلمان بگذارد، آموزشهای عملی به منظور بهبود کیفیت و مواردی از این دست، با افزایش سرسامآور هزینه همراه هستند که در بسیاری از موارد از عهده دولتها خارج و یا در اولویت اقتصادی دولتها نیست؛ بنابراین بهزعم لوین[2] (1995) در اغلب نظامهای آموزشی دولتی، دانش آموزان بر اساس همسایگی و نزدیکی به مدرسه یا معیارهای مشابه به مدارس فرستاده میشوند. این مسئله مدارس را از دو نظر ناکارآمد خواهد ساخت. از یک طرف مدارس با داشتن دانش آموزان ثابت الزامی برای کسب موفقیت ندارند زیرا به متقاضیان انحصاری دسترسی دارند و آنها مجبورند که مدارس مورد نظر را انتخاب کنند. از طرفی دیگر دانشآموزانی که به دنبال برنامههای آموزشی متنوع هستند، پاسخ خود را در این سیستمها نخواهند یافت زیرا نظامهای دولتی عمدتاً به یک شکل عمل میکنند و برنامه یگانه پاسخگوی برنامههای آموزشی گوناگون مورد تقاضای دانش آموزان نخواهد بود(Levin, 1995 as cited in Nafisi, 1380 p.440).
واکنش به این مسئله در دو نگاه کلی سازوکار بازار و رویکرد عمومی موردبحث و بررسی قرار گرفته است. مطابق رویکرد عمومی، دانش یک کالای عمومی تلقی میشود و دولتها خود را موظف میدانند که برای همگان فرصتهای انتخاب از بین مدارس، مناطق آموزشی و یا حتی انتخاب از بین برنامههای مختلف را فراهم آورند. در رویکرد انتخاب بازار، ازآنجاکه دانش یک کالای خصوصی تلقی میشود، دولت دست از حمایت مالی نظام آموزشی برداشته و متقاضیان کسب دانش، نظام آموزشی را تأمین مالی میکنند؛ بنابراین در این رویکرد سازمانهای آموزشی همانند سایر بخشهای بازار برای جذب متقاضی، با هم رقابت میکنند. متقاضیان هم با توجه به تأمین مالی شخصی، دست به انتخاب میزنند و به دنبال یافتن بهترین و مناسبترین مکان و برنامه آموزشی هستند(Entezari & Mahjoob, 1392). در این رویکرد، مدارس همانند بنگاههای اقتصادی سعی میکنند به بهترین وجه ممکن شرایط مورد نظر ذینفعان را فراهم آورند. هر موسسه تلاش میکند در این زمینه با تکیه بر مزیت رقابتی خود دانش آموزان بیشتری جذب نمایند و از این رهگذر منفعت بیشتری کسب نماید. در این زمینه (Ming, 2010) در بررسی عوامل سازمانی مؤثر بر انتخاب مدرسه توسط دانشآموز در مالزی ادعا میکند که رقابت شدید در آموزش بسیاری از مدارس و دانشگاهها را مجبور کرده که تبدیل به «مؤسسات اقتصادی» بزرگی شوند و استراتژیهای بازاریابی را در جذب هم دانش آموزان محلی و هم غیربومی اجرا کنند.
در کنار مبانی نظری، پژوهشها نشان میدهند که فارغ از رویکرد دولتها برای آموزشوپرورش، دانش آموزان معیارهای مختلفی برای انتخاب مدرسه در نظر میگیرند. بهعنوان مثال (Ming, 2010) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که محل استقرار مدرسه، برنامه آموزشی، شهرت مدرسه، امکانات آموزشی، هزینه، دسترسی به کمکهزینه تحصیلی، فرصتهای شغلی و تبلیغات، مهمترین عوامل تأثیرگذار بر انتخاب مدرسه میباشند. نتایج پژوهش(Kitaswad, 2010) نشان داد که دوستان، معلمان، روش و برنامههای آموزشی، ساعاتی که دانش آموزان در مدرسه سپری میکند و میزان هزینههایی که بر خانوادهها تحمیل میشود، مهمترین عوامل مؤثر بر انتخاب دانشگاه توسط دانش آموزان دبیرستان در تایلند هستند. در پژوهش (Rabovsky,2011) مشخص شد که برخی دانش آموزان معتقدند وجود خدمات و امکانات آموزشی در بهبود وضع مدرسه مؤثر میباشد و زمانی که امکانات آزمایشگاهی، کارگاهی و کلاسهای هوشمند در مدرسهای وجود داشته باشد، هم یادگیری دانش آموزان بهتر خواهد شد و هم کار انتقال مطالب برای معلم راحتتر است؛ بنابراین وجود امکانات مناسب یکی از معیارهای انتخاب مدرسه میباشد. (Patall, Cooper & Wynn, 2010). نشان دادند که توجه به نیازهای دانش آموزان در مدارس از مهمترین حقوق آنها میباشد و روزبهروز زمینه توجه و گسترش و توجه به نیازهای دانش آموزان بیشتر فراهم میشود. آنها نشان میدهند که در مدارس و سیستم آموزشوپرورش آمریکا روزبهروز بیشتر به نیازهای اساسی کودکان توجه مینمایند و معلمان و مدیران نسبت به حقوق تربیتی کودکان آگاهی لازم را کسب کردهاند. پژوهش(shokri, 1394) نشان داد که کارایی و بازدهی بالا، پایین بودن هزینهها، نزدیکی به مدارس دولتی و اهمیت بعد تربیتی در مدارس، عواملی هستند که تعیین میکنند دانش آموزان تمایل به انتخاب کدام مدارس پیدا میکنند. همچنین (Momeni, 1381) در پژوهشی تحت عنوان مدل تصمیمگیری چند شاخصه فازی برای اولویتبندی مدارس برای ثبتنام فرزندان، به این نتیجه رسید که با توجه به نظرخواهی صورت گرفته از والدین و دانش آموزان شاخصهایی که تصمیمگیری بر اساس آنها صورت گرفت شامل:
• سطح آموزش: منظور از سطح آموزش جدیت و توجه و همچنین توفیق مدیر و معلمان در امر آموزش و سطح علمی مدرسه است.
• میزان هزینه: منظور از میزان هزینه مجموعه پولی است که از طرف اولیای یک دانشآموز چه برای ثبتنام و چه تحت عنوان موضوعهای دیگر به مدرسه در طول سال تحصیلی پرداخت میشود.
• میزان زمان: منظور از میزان زمان طی مسیر از منزل تا مدرسه است.
نتایج پژوهش(Zakeri, 1395) نشان داد که مدارسی که به نیازهای دانش آموزان توجه نمیکنند، نرخ جابهجایی دانشآموز در آنها بیشتر است و والدین کمتر این مدارس را برای تحصیل فرزندشان انتخاب میکنند.
تجربه زیسته و مطالعات میدانی پژوهشگران نیز نشان میدهد که مؤسسات آموزشی بهویژه مدارس غیردولتی در تلاش برای جذب و حفظ دانش آموزان، اغلب برنامهها و خدماتی ارائه میکنند که هزینههای آموزش را افزایش میدهد. گرچه برای همه متقاضیان یادگیری افزایش کیفیت آموزش بسیار مهم است ولی ازآنجاییکه دانش آموزان و والدین آنها به دنبال آموزش با کیفیت و درعینحال با قیمت پایینتر هستند، شهریههای بالا میتواند یک عامل بازدارنده برای انتخاب یک مدرسه خاص باشد. در این شرایط مدارس فوق مغلوب رقبایی میشوند که همان سطح از آموزش را با هزینه مناسبتر ارائه میکنند. همچنین برای برخی از دانش آموزان فضای مدرسه از اهمیت بسزایی برخوردار است و دانش آموزان ترجیح میدهند که در یک مدرسه که فضای بازی و نشاط بیشتری دارد، به تحصیل بپردازند. برای برخی دیگر از دانش آموزان، نیروی انسانی ماهر که به عنوان کادر آموزشی در مدارس فعالیت میکنند و همچنین شیوه مدیریت به عنوان یک معیار مهم برای انتخاب مدرسه است. حضور یک مدیر توانمند، منظم و فعال نقش مهمی در موفقیت مدرسه دارد. این امر در مقاطع بالاتر نقش پررنگتری دارد. سایر دانش آموزان و همسالان مدرسه نیز میتواند یکی از عوامل تأثیرگذار بر انتخاب بر انتخاب مدرسه باشد.
با توجه به مطالب ارائهشده میتوان گفت دانش آموزان امروزه برای انتخاب مدرسه مناسب معیارهایی غیر از نزدیکی به محل زندگی دارند. شناسایی و دستهبندی این عوامل میتواند یکی از ابعاد نو پیدای نظام آموزشی را نشان دهد. شناسایی این عوامل در کل کشور حتی میتواند رویکرد کلی دولت به نظام آموزش عمومی را تحت تأثیر قرار دهد. بهگونهای که چنانچه دولتها دریابند که مردم برای آموزش تابع معیارهای بازار هستند ممکن است نگاه آموزش رایگان جای خود را به رویکردهای متنوعتری بدهد؛ بنابراین مسئله اصلی پژوهش حاضر مطالعه معیارهای انتخاب مدرسه در یک جامعه محدود است و به دنبال پاسخگویی به این سؤال اساسی است که دانش آموزان و یا اولیاء آنها هنگام تصمیمگیری درباره محل تحصیل، به چه معیارها و عواملی توجه دارند؟
مبانی نظری پژوهش
آموزشوپرورش یکی از نهادهای اساسی هر جامعه برای پرورش نسل آینده به شمار میرود. امروزه رابطه آموزشوپرورش و جامعه، به منظور همراستایی حرکت فرد و جامعه و همچنین پاسخگویی به نیازهای متنوع و پیچیده هر دو گروه، اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده است. تغییرات فناوری، پدیده جهانیشدن و اقتصاد دانشبنیان، عرضه محصولات و خدمات آموزشی مبتنی بر وب و اینترنت، این پیچیدگیها را بیشتر کرده و بهویژه برنامههای درون سازمانهای آموزشی را تحت تأثیر قرار داده است بهگونهای که در بسیاری از موارد، شباهت زیادی بین مدارس سنتی و مدارس مدرن به حداقل میرسد؛ بنابراین به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان، شکاف میان آموزشوپرورش جدید و آموزشوپرورش سنتی، نوعی تغییر پارادایم یا انقلاب محسوب میشود. آموزشوپرورش جدید دیدگاه کارکردگرایانِه در مورد جامعه، دانش و رفتار انسان را رد و نسبت به فهم الگوهای ارتباطی که ساخت اجتماعی واقعیت را شکل میدهند، ابراز علاقه کرده است. در این دیدگاه، جامعه یک هویت پویا تصور میشود که روابط اجتماعی ناشی از کنش و واکنش زنان و مردان آن را شکل میدهد. بدینسان، در این دیدگاه انسان موجودی فعال است و صرفاً مجری نقشهای اجتماعی از قبل تعیین شده نیست. بر همین اساس مایکل یانگ[3] (1971) توجه محققان را به عوامل ساختاری که در چارچوب مدرسه مورد غفلت واقع شده بودند، جلب کرد. به نظر وی، اصلاحاتی که ما در بحث از فرآیندهای آموزشی به کار میبریم، مطلق نیستند بلکه محصول کنش آدمی در شرایط تاریخی خاصیاند. پس انسان، معانی را برای درک دنیای اطراف خود خلق میکند (Zand, Mehrmohammadi & Fardanesh, 1396).
در این معنای سازاگرایانه، آموزشوپرورش نوین به معنای یادگرفتن در زندگی و از زندگی و نیز فهمیدن جهان در حال تغییری است که در آن زندگی میکنیم(Sabouri Khosroshahi, 1388)؛ بنابراین مدرسه امروزه تنها محلی برای نگهداری و مراقبت از دانش آموزان نیست؛ بلکه مکانی برای رشد جسمی، ذهنی، عاطفی، اجتماعی و پرورشی آنها از طریق اجرای فعالیتها و برنامههای درسی مفید و سازنده بر اساس اهداف آموزشوپرورش است. تحقق این امر بدون توجه به نیازهای دانش آموزان در مدرسه و دادن حق انتخاب مدرسه و حق دسترسی به آموزشوپرورش با کیفیت، امکانپذیر نخواهد بود. به عنوان مثال گلاسر[4] (2005) این نیازهای نوپدید را به پنج گروه نیازهای اصلی انسانها تقسیم میکند: تلاش برای زنده ماندن، دوست داشتن، رابطه با دیگران و حس تعلق، قدرت، آزادی و اختیار و لذت و خوشی(Glasser, 2005).
یکی از الزامات زیربنایی برای دستیابی به این نیازهای نو، آزادی انتخاب مدرسه برای دانش آموزان میباشد. دو نگاه کلی برای انتخاب مدرسه وجود دارد که در قالب دو رویکرد غالب انتخاب عمومی و رویکرد بازار قابل تبیین هستند. رویکردهای انتخاب عمومی معرف تلاش و کوششی است که قصد دارد برای والدین و دانش آموزان فرصتهای عمومی انتخاب بین مدارس یا مناطق آموزشی را در بخش دولتی فراهم آورند(zakeri, 1395). توجیه منطقی انتخاب عمومی دستیابی به کارآیی آموزشی بیشتر از طریق اعزام دانش آموزان به مدارسی که با خواستهای خانوادههای آنها انطباق داشته باشد و به همان نسبت، افزایش رقابت بین مدارس در جذب دانش آموزان است. انواع متداول انتخابهای عمومی (دولتی) شامل انتخاب بین برنامهها یا «مدارس کوچک» در یک پردیسه آموزشی، انتخاب از بین مدارس در یک منطقهی آموزشی و انتخاب بین مناطق مختلف آموزشی است. در کشور بریتانیا به والدین این حق داده شده است که یکی از ترجیحات آموزشی خود را بیان کنند تا مسئولان آموزشی محلی نیز در تعیین مدرسه آن را در نظر بگیرند(Walford, 1992 cited in Nafisi, 1380, 441). انتخابهای بازار به رویکردهایی اشاره میکند که در آنها مدارس برای جذب دانش آموزان، با یکدیگر رقابت میکنند و منافع آنها بر اساس تعداد دانش آموزان جذب شده یا تعداد دانش آموزان موفق (در تحصیل) تعیین میشود. انتخابهای بازار را میتوان از طریق منابع خانوادهها یا سایر منابع خصوصی و یا بهوسیلهی سازوکارهای دولتی که مشوق رویکردهای بازار هستند، تأمین مالی کرد. برای مثال، بانک جهانی به میزان گستردهای بر «خصوصیسازی» منابع آموزش، به منظور افزایش قدرت انتخاب خانواده به عنوان یک واکنش عملی در قبال کاهش منابع دولتی برای توسعهی آموزش، تأکید کرده است. در انتخاب عمومی دولت به عنوان متولی نظام آموزشی باید بهقدری هم از نظر مالی و هم از نظر سیاستگذاری آموزشی توانمند باشد که بتواند نظام آموزشی بسیار متنوع و متکثری فراهم آورد و بتواند زمینه حضور همه دانش آموزان را فراهم آورد. البته در این حضور امکان انتخاب از بین برنامههای آموزشی متنوع و مکانهای آموزشی متعدد فراهم باشد. در رویکرد بازار این نقش و مسئولیت به مصرفکنندگان خدمات آموزشی یعنی خانوادهها و دانش آموزان واگذار میگردد. درواقع تأمینکنندگان منابع مالی آموزش تمامی هزینههای آموزش را میپردازند و بنابراین هر بنگاه یا موسسه آموزشی که بهتر این زمینهها را فراهم نماید، بیشتر مورد استقبال قرار میگیرد. لازمه این رویکرد دوم این است که خانوادهها بتوانند و بخواهند همه هزینههای آموزش را پرداخت نمایند.
مخالفان رویکرد بازار نیاز به مدارس دولتی، برای ایجاد عوامل و امکانات یک تجربهی مشترک در بازسازی نهادهای مردمی، رویهها و مشارکت اشاره میکنند؛ اما روشن است که خانوادههایی با مذاهب متفاوت یا گرایشهای سیاسی گوناگون قادر خواهند بود محیط دلخواه را برای فرزندان خود برگزینند تا از تأثیر سایر مذاهب، دیدگاههای سیاسی و فلسفهها در امان بمانند. طرفداران رویکردهای بازار حتی بر فواید یک تجربهی مشترک عمومی و دولتی قلم بطلان میکشند و میپذیرند که این قبیل منافع به همان میزان در مدارس خصوصی نیز فراهم است و یا چنین فایدههایی تابع انتخاب مصرفکننده نیز هستند(Moradi, 1395).
بر اساس این مباحثات نظری، موضوع انتخاب مدرسه در قرن حاضر هم برای دانش آموزان و هم برای مؤسسات آموزشی، به مسئلهای قابل تأمل تبدیل شده است. بهطور مشخص طی سالهای دههی 1990 گرایش فزایندهای نسبت به ایجاد امکان انتخاب گستردهتر در آموزش به وجود آمده است؛ بنابراین توجه بسیاری از محققان به سمت معیارهای انتخاب مدرسه معطوف گشته است. از طرفی انتخاب مدرسه توسط دانش آموزان در یک فرایند سه مرحلهای اتفاق میافتد. در مرحله کسب اطلاعات مدرسهای، دانش آموزان پیشزمینهها و اهداف خود را برای ادامه آموزش را شناسایی میکنند و بعد از آنکه تفکرات مدرسهای شکل گرفت، دانش آموزان وارد مرحلهی تحقیق و به کار گیری میشوند. در این مرحله دانشآموز شروع به جمعآوری اطلاعات در زمینهی ویژگیهای مدرسهای میکند که در تصمیمگیری او برای رفتن به یک مدرسه خاص بسیار مهم هستند. این مرحله زمانی خاتمه مییابد که دانشآموز یک مجموعهی خاص از مدارس را برای خود مشخص کرده است. بعد از به کارگیری و پذیرش مدارس، دانشآموز وارد مرحلهی انتخاب واقعی و جذب میشود. در طول این فاز، دانش آموزان گزینههای برتر را با توجه به مهمترین ویژگیهایی که برای خودشان مهم است مقایسه و ارزیابی میکنند. این فاز با انتخاب نهایی یا تصمیم ثبتنام به پایان میرسد. (Momeni, 1381) . مسلماً دانش آموزان و اولیاء برای انتخاب یک مدرسه معیارهای متعدد و متنوعی دارند که در هر کدام از مراحل سهگانه فوق به آنها توجه میکنند.
از طرفی دیگر برای ارائهدهندگان خدمات آموزشی مانند مدارس دولتی و مدارس بخش خصوصی، آگاهی از ویژگیهایی که بر تصمیمگیری متقاضیان بالقوه و جاری موسسه اثر میگذارند، بسیار ارزشمند و حیاتی است. آنها میدانند دانش آموزان مدارسی را انتخاب میکنند که با معیارهای آنها از لحاظ فرهنگی، آکادمیک، اجتماعی و مالی مطابقت داشته باشد. مطابق معیارهای(Wood, Bagley, and Glatter, 1998) دانش آموزان برای انتخاب مدرسه به پنج مؤلفه، برنامههای آکادمیکی ارائهشده، فرصتهای پیشرفت در مدرسه، کار خوب بعد از فارغالتحصیلی، کمک مالی، هزینهی مدرسه (آنالیز سود/ هزینه)، توجه ویژه دارند. در پژوهش دیگری قابلیت دسترسی به برنامههای آکادمیک، شهرت علمی یک مدرسه، مقبولیت مدرک آنها، زمان تماس با موسسه، اعتبار گذاری، فرصتهای کاری، کمکهای مالی، شهرت محل، زمان جذب، اندازه کتابخانه(fallahi, 1388) از مهمترین عوامل مؤثر بر انتخاب مدرسه هستند.
با توجه به بحث مختصر فوق میتوان گفت که انتخاب مدرسه یک موضوع چندبعدی است و برای فهم دقیق آن منطق اقتصادی افراد و دولتها، فهم آموزشوپرورش و الزامات و دیدگاههای فلسفی آن و همچنین رابطه بین دولت و جامعه از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ اما در کنار همه این مباحث بسیار مهم موضوع دیگری نیز خودنمایی میکند که از آن تحت عنوان انتخاب مدرسه یاد میشود. انتخاب مدرسه مسئله نوظهوری است که شناسایی منطق و معیارهای آن میتواند به اثربخشی فردی و سازمانی مؤسسات آموزشی کمک نماید.
روششناسی
روششناسی این تحقیق از نظر هدف، نظری-کاربردی و از نظر گردآوری و تحلیل اطلاعات در زمره پژوهشهای توصیفی به شمار میرود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم مدارس دولتی و غیردولتی شهر اهواز بود که در سال تحصیلی 1396-1395 مشغول به تحصیل بودند. تعداد کل دانش آموزان دوره دوم شهر اهواز ۴۱۸۹۱ نفر میباشد که از این تعداد ۲۰۰۳۱ دانشآموز دختر و ۲۱۸۶۰ نفر دانشآموز پسر هستند. ابتدا حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 381 نفر تعیین شد و سپس با روش سهمیهای مشخص شد که لازم است از این نمونه 182 نفر دختر و 199 نفر پسر باشند. در گام بعدی با استفاده از نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای 10 مدرسه انتخاب شد. بدین صورت که ابتدا شهرستان اهواز را به 4 منطقه تقسیم کرده و از هر بخش چند مدرسه را به صورت تصادفی انتخاب کرده که به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد. در این پژوهش برای بررسی «شناسایی عوامل مؤثر بر انتخاب مدارس توسط دانش آموزان» از روش میدانی با توزیع پرسشنامه استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. پرسشنامه مورد نظر دارای 41 گویه و بر اساس طیف لیکرت (از خیلی کم تا خیلی زیاد) بوده که بر اساس ادبیات نظری، پژوهشهای پیشین و تجربه زیسته پژوهشگر متغیرهای اثرگذار بر انتخاب مدرسه استخراج شدند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد، پرسشنامه دارای سه عامل توانمندی مدرسه، ساختار کالبدی مدرسه و بازتاب بیرونی مدرسه میباشد (مطابق جدول 1). در این تحقیق برای تعیین روایی از روش صوری و محتوایی و تحلیل عاملی اکتشافی به کمک بهرهگیری از نظرات اساتید راهنما و مشاور و متخصصان مدیریت و تعلیم و تربیت استفاده شده است. برای سنجش پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده گردید که با توجه به مقدار بدست آمده از آزمون آلفای کرونباخ که برابر با 87% بود، بنابراین سؤالات از پایایی قابل قبولی نیز برخوردار بودند. در این پژوهش به منظور تحلیل دادههای پژوهش نیز از نرمافزارهای LISREL و SPSS استفاده شد.
بررسی اولیه نمونه پژوهش نشان میدهد 39 درصد دانش آموزان در مدارس دولتی تحصیل کردهاند و 29 درصد در مدارس غیرانتفاعی بودهاند. همچنین 13 درصد دانش آموزان در هنرستان و 13 درصد در مدارس هیئتامنایی مشغول به تحصیل بودهاند و 1 درصد گزینه سایر مدارس را انتخاب کردهاند؛ بنابراین نمونه از توزیع مناسبی از نظر نوع مدرسه برخوردار بوده است. همچنین مطابق جدول شماره (1) مشاهده میشود که گویه های پرسشنامه در ویرایش اولیه به دو دسته عوامل اجتماعی و عوامل اقتصادی تقسیمبندی شدند.
مؤلفهها |
گویه ها |
|
پرسشنامه انتخاب مدرسه |
عوامل اجتماعی |
1-2-3-4-5-6-7-8-9-10-11-12-13-14-15-16-17-18-19-20-21- |
عوامل اقتصادی |
22-23-24-25-26-27-28-29-30-31-32-33-34-35-36-37-38-39-40 |
|
کل گویه های پرسشنامه تائید شده |
41 |
جدول شماره (2) توزیع دادهها در نمونه مورد بررسی را نشان میدهد. در این جدول تعداد پاسخدهندگان به هر سؤال، کمترین و بیشترین نمره اختصاص یافته به هر سؤال و میانگین و انحراف معیار نمرات هر گویه نشان داده شده است.
جدول (2) مقادیر میانگین و انحراف معیار و تعداد مربوط به پاسخهای دانش آموزان |
|||||
متغیر |
تعداد |
کمترین |
بیشترین |
میانگین |
انحراف معیار |
مدرسه به سکونت محل نزدیکی |
335 |
1 |
5 |
83/3 |
144/1 |
دوستان در مدرسه من نام ثبت |
335 |
1 |
5 |
42/3 |
157/1 |
برگزاری اردوهای علمی و تفریحی |
335 |
1 |
5 |
87/2 |
512/1 |
تجربه اعضای خانواده، فامیل و دوستان در این مدرسه |
335 |
1 |
5 |
74/2 |
472/1 |
پیشنهاد والدین |
335 |
1 |
5 |
53/2 |
223/1 |
تحصیل دانش آموزان همسطح من در آن مدرسه |
335 |
1 |
5 |
64/3 |
098/1 |
پیشنهاد دوستان |
335 |
1 |
5 |
02/3 |
280/1 |
ارائه برنامههای آموزشی موردنیاز من |
335 |
1 |
5 |
25/3 |
254/1 |
ارائه آموزشی که استعداد و یادگیری مرا شکوفا میکند |
335 |
1 |
5 |
43/3 |
410/1 |
کیفیت کلاسهای فوقبرنامه و تقویتی |
335 |
1 |
5 |
43/3 |
349/1 |
استفاده از مدرسان مجرب |
335 |
1 |
5 |
42/3 |
273/1 |
استفاده از مدرسان مجرب در ساعتهای غیردرسی |
335 |
1 |
5 |
99/2 |
359/1 |
اندازه مدرسه |
335 |
1 |
5 |
16/3 |
170/1 |
تعداد دانش آموزان هر کلاس |
335 |
1 |
5 |
31/3 |
179/1 |
تعداد دانش آموزان مدرسه |
335 |
1 |
5 |
33/3 |
96/0 |
کلاسهای فوقبرنامه آموزشی مدرسه |
335 |
1 |
5 |
30/3 |
279/1 |
کیفیت آموزشی این مدرسه |
335 |
1 |
5 |
68/3 |
225/1 |
شهرت علمی مدرسه |
335 |
1 |
5 |
45/3 |
225/1 |
قابلیت رقابت مدرسه با دیگر مدارس |
335 |
1 |
5 |
19/3 |
242/1 |
رشته من فقط در این مدرسه موجود است |
335 |
1 |
5 |
76/2 |
284/1 |
بوفه مدرسه تنوع مواد غذایی و بهداشتی مناسبی دارد |
335 |
1 |
5 |
32/3 |
488/1 |
ارائه خدمات مشاورهی تحصیلی در این مدرسه |
335 |
1 |
5 |
36/3 |
309/1 |
استفاده از فناوریهای جدید در این مدرسه |
335 |
1 |
5 |
29/3 |
444/1 |
ارائه برنامههای دینی در مدرسه |
335 |
1 |
5 |
06/3 |
221/1 |
داشتن کتابخانه غنی و فعال در این مدرسه |
335 |
1 |
5 |
19/3 |
199/1 |
آمار بالای پذیرفتهشدگان در دانشگاهای برتر دولتی مدرسه |
335 |
1 |
5 |
40/3 |
239/1 |
رفتار مناسب دبیران و کادر مدرسه |
335 |
1 |
5 |
90/3 |
175/1 |
برگزاری دورههای آموزشی برای سال اولی در این مدرسه |
335 |
1 |
5 |
35/3 |
305/1 |
برگزاری برنامههای ورزشی در مدرسه |
335 |
1 |
5 |
17/3 |
380/1 |
متفاوت در این مدرسههای همایش برگزاری |
335 |
1 |
5 |
12/3 |
274/1 |
استفاده از استادهای معروف کشوری |
335 |
1 |
5 |
13/3 |
534/1 |
تبلیغات گسترده برای این مدرسه |
335 |
1 |
5 |
95/2 |
247/1 |
معرفی کسانی که قبلاً در این مدرسه تحصیلکردهاند |
335 |
1 |
5 |
10/3 |
275/1 |
داشتن فضای آموزشی با امکانات مناسب |
335 |
1 |
5 |
64/3 |
245/1 |
هزینه ثبتنام در این مدرسه |
335 |
1 |
5 |
13/3 |
219/1 |
امتیازاتی ویژه مانند آموزش تست زنی و زبان انگلیسی |
335 |
1 |
5 |
47/3 |
324/1 |
ارائه کمکهزینه به دانش آموزان کمتوان مالی |
335 |
1 |
5 |
09/3 |
151/1 |
آمادهسازی دانش آموزان برای جذب بازار کار |
335 |
1 |
5 |
34/3 |
394/1 |
دولتی یا غیردولتی بودن مدرسه |
335 |
1 |
5 |
54/3 |
225/1 |
هزینهای که خانواده برای این مدرسه من صرف میکند |
335 |
1 |
5 |
65/3 |
204/1 |
مطابقت هزینه مدرسه با کیفیت ارائه شده |
335 |
1 |
5 |
80/3 |
210/1 |
مطابق این جدول رفتار مناسب دبیران و کادر اداری مدرسه، نزدیکی به محل سکونت و مطابقت هزینهها با کیفیت خدمات آموزشی مهمترین متغیرها و تجربه اعضای خانواده، فامیل و دوستان، انحصار رشته در یک مدرسه خاص و برگزاری اردوها کم اهمیت ترین آنها بودهاند. در ادامه سؤالات پژوهش به ترتیب مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
سؤال اول: کدامیک از عوامل اجتماعی بر انتخاب مدرسه دانش آموزان متوسطه شهر اهواز تأثیر معنیداری دارند؟ برای پاسخ به این سؤال 21 گویه زیرمجموعه عوامل اجتماعی بر اساس مبانی نظری به چهار مقوله کلیتر نیروی انسانی، محیط آموزشی، فعالیتها و برنامههای آموزشی، وجود دوستان دستهبندی شدند.
بعد |
متغیرها |
میانگین |
انحراف معیار |
خطای استاندارد |
t |
سطح معنیداری |
عوامل اجتماعی |
نیروی انسانی |
50/3 |
0546/0 |
763/0 |
14/23 |
000/0 |
محیط آموزشی |
52/3 |
0657/0 |
433/0 |
19/25 |
000/0 |
|
فعالیتها و برنامههای آموزشی |
56/3 |
0532/0 |
518/0 |
15/27 |
000/0 |
|
وجود دوستان |
64/3 |
0532/0 |
518/0 |
15/30 |
000/0 |
جدول (3) عوامل اجتماعی مؤثر بر انتخاب مدرسه
برای پاسخ به این سؤال از آزمون t تک نمونهای استفاده شد و با توجه به نظر متخصصان و برخی پژوهشهای پیشین، نقطه برش 3 در نظر گرفته شد. نتایج مندرج در جدول (3) نشان میدهد که هر چهار مؤلفه به ترتیب با میانگینهای 50/3، 52/3، 56/3 و 64/3 با میانگین فرضی در سطح معناداری 01/0 تفاوت معناداری وجود دارند؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که از دیدگاه دانش آموزان اهواز نیروی انسانی، محیط آموزشی، فعالیتها و برنامههای آموزشی و وجود دوستان به عنوان مؤلفههای اجتماعی مؤثر بر انتخاب مدرسه مطرح هستند.
سؤال دوم: کدامیک از عوامل اقتصادی بر انتخاب مدرسه دانش آموزان متوسطه شهر اهواز تأثیر معنیداری دارند؟ عوامل اقتصادی که در پرسشنامه اولیه شامل بیست گویه بود، در بر اساس مبانی نظری و برخی پژوهشهای پیشین در چهار مقوله کلیتر نوع مدرسه، میزان هزینه، محیط فیزیکی و میزان زمان خلاصه شد.
بعد |
مؤلفه |
میانگین |
انحراف معیار |
خطای استاندارد |
t |
سطح معنیداری |
عوامل اقتصادی |
نوع مدرسه |
43/3 |
043/0 |
632/0 |
24/18 |
01/0 |
میزان هزینه |
35/3 |
051/0 |
534/0 |
26/17 |
02/0 |
|
محیط فیزیکی |
48/3 |
046/0 |
487/0 |
12/20 |
000/0 |
|
میزان زمان |
45/3 |
037/0 |
349/0 |
15/19 |
000/0 |
برای بررسی این عامل نیز از آزمون t تک نمونهای و با نقطه برش 3 استفاده شد. نتایج جدول (4) نشان میدهد که همه متغیرهای عامل اقتصادی با میانگین فرضی تفاوت معنیداری دارند. درواقع هر چهار متغیر به ترتیب با میانگینهای 43/3، 35/3، 48/3 و 45/3 با میانگین فرضی نمونه در سطح معناداری 01/0 تفاوت معناداری وجود دارند؛ بنابراین از دیدگاه دانش آموزان اهواز نوع مدرسه، میزان هزینه، محیط فیزیکی و میزان زمانبر انتخاب مدرسه دانش آموزان اثرگذار هستند.
سؤال سوم این پژوهش مربوط به اکتشاف عوامل مؤثر بر انتخاب مدرسه بود؛ بنابراین سؤال به این صورت مطرح شد که ساختار پرسشنامه عوامل مؤثر در انتخاب مدرسه از چند عامل تشکیل شده است؟ برای بررسی این سؤال تحلیل عاملی اکتشافی به روش مؤلفههای اصلی انجام شد. در جدول شماره (5) اطلاعات مربوط به 10 عامل اول که دارای ارزش ویژه بالاتر از یک بودهاند ارائه شده است. سایر گویه ها که ارزش ویژه کمتر از یک داشتهاند به دلیل تلخیص در جدول ارائه نشده است.
شماره |
ارزش ویژه |
واریانس تجمعی تبیین شده |
|||||
کل |
درصد واریانس |
واریانس تجمعی |
کل |
واریانس تجمعی |
درصد واریانس تجمعی |
||
1 |
883/14 |
300/36 |
300/36 |
883/14 |
300/36 |
300/36 |
|
2 |
033/3 |
397/7 |
697/43 |
033/3 |
397/7 |
697/43 |
|
3 |
328/2 |
677/5 |
374/49 |
328/2 |
677/5 |
374/49 |
|
4 |
011/2 |
905/4 |
280/54 |
011/2 |
905/4 |
280/54 |
|
5 |
830/1 |
464/4 |
748/58 |
830/1 |
464/4 |
748/58 |
|
6 |
563/1 |
812/3 |
555/62 |
563/1 |
812/3 |
555/62 |
|
7 |
408/1 |
434/3 |
989/65 |
408/1 |
434/3 |
989/65 |
|
8 |
206/1 |
940/2 |
929/68 |
206/1 |
940/2 |
929/68 |
|
9 |
171/1 |
857/2 |
786/71 |
171/1 |
857/2 |
786/71 |
|
10 |
045/1 |
549/2 |
335/74 |
045/1 |
549/2 |
335/74 |
|
برای پاسخ سؤال سوم ابتدا آزمون کفایت نمونهگیری انجام شد. مقدار 60/0=KMO بود که نشاندهنده کفایت نمونهگیری است. همچنین، شاخص کفایت نمونه برداری برابر با 779/0، میزان مجذور کای کرویت بارتلت برابر 12345.888 که با درجه آزادی 820 در سطح 001/0 < p معنادار بود و در نتیجه، این مقادیر حاکی از مناسب بودن دادههاست و میتوان از دادهها برای تحلیل عاملی استفاده کرد. ارزش ویژه ده عامل بزرگتر از یک به دست آمد. این ده عامل درمجموع 74 درصد کل واریانس بین 41 ماده مورد مطالعه را تبیین میکنند. برخی از پژوهشگران به منظور تحقیق درباره روابط بین متغیرها و همچنین، دستیابی به تعاریف عاملها ضرایب بالاتر 3/0 و گاهی بالاتر از 4/0 در تعریف عاملها مهم و بامعنا دانسته و ضرایب کمتر از این حدود را به عنوان صفر (عامل تصادفی) در نظر گرفتهاند. با در نظر گرفته شدن این نکات بعد از 3 چرخش به بهترین ساختار عاملی چهار عامل استخراج شد. در پژوهش حاضر حداقل ضریب عاملی 42/0 در نظر گرفته شد. برای همسانی درونی عاملها از آزمون اسکری تست استفاده شد. آزمون اسکری محدود کننده تعداد عاملها با در نظر گرفتن ارزش ویژه بزرگتر از یک و همچنین حضور حداقل 3-5 ایتم در هر عامل میباشد. آزمون اسکری نشان داد که فقط سه عامل قابل استخراج است.
• عامل اول با نام توانمندی مدرسه با ارزش ویژه برابر 883/ 14 و واریانس تبیین شده برابر 3/36 درصد.
• عامل دوم با نام ساختار کالبدی مدرسه با ارزش ویژه برابر 033/3 و واریانس تبیین شده برابر 397/7
• عامل سوم با بازتاب بیرونی مدرسه با ارزش ویژه برابر 328/2 و واریانس تبیین شده برابر 677/5
• و در مجموع 374/49 درصد واریانس تبیین شده است.
ماتریس چرخیده |
|||
|
عاملها |
||
1 |
2 |
3 |
|
امتیازاتی ویژه مانند آموزش تست زنی و زبان انگلیسی |
782/0 |
|
|
آمادهسازی دانش آموزان برای جذب بازار کار |
746/0 |
|
|
استفاده از استادهای معروف کشوری |
745/0 |
|
|
تبلیغات گسترده برای این مدرسه |
718/0 |
|
|
ارائه کمکهزینه به دانش آموزان کمتوان مالی |
703/0 |
|
|
داشتن فضای آموزشی با امکانات مناسب |
694/0 |
|
|
استفاده از فناوریهای جدید در این مدرسه |
683/0 |
|
|
برگزاری دورههای آموزشی برای سال اولی در این مدرسه |
656/0 |
|
|
داشتن کتابخانه غنی و فعال در این مدرسه |
655/0 |
|
|
معرفی کسانی که قبلاً در این مدرسه تحصیل کردهاند |
651/0 |
|
|
برگزاری برنامههای ورزشی در مدرسه |
632/0 |
|
|
شهرت علمی مدرسه |
631/0 |
|
|
ارائه آموزشی که استعداد و یادگیری مرا شکوفا میکند |
630/0 |
|
|
تناسب هزینه مدرسه با کیفیت ارائه شده |
627/0 |
|
|
آمار بالای پذیرفته شدگان در دانشگاهای برتر دولتی این مدرسه |
618/0 |
|
|
بوفه مدرسه تنوع مواد غذایی و بهداشتی مناسبی دارد |
616/0 |
|
|
برگزاری همایشهای متفاوت در این مدرسه |
611/0 |
|
|
کیفیت آموزشی این مدرسه |
580/0 |
|
|
قابلیت رقابت مدرسه با دیگر مدارس |
574/0 |
|
|
ارائه خدمات مشاورهی تحصیلی در این مدرسه |
560/0 |
|
|
رفتار مناسب دبیران و کادر مدرسه |
559/0 |
|
|
استفاده از مدرسان مجرب |
552/0 |
|
|
ارائه برنامههای آموزشی مورد نیاز من |
479/0 |
|
|
رشته من فقط در این مدرسه موجود است |
467/0 |
|
|
هزینهای که خانواده برای این مدرسه من صرف میکند |
465/0 |
|
|
هزینه ثبتنام در این مدرسه |
457/0 |
|
|
اندازه مدرسه |
|
722/0 |
|
تعداد دانش آموزان هر کلاس |
|
720/0 |
|
تعداد دانش آموزان مدرسه |
|
684/0 |
|
کیفیت کلاسهای فوقبرنامه و تقویتی |
|
508/0 |
|
کلاسهای فوقبرنامه آموزشی مدرسه |
|
483/0 |
|
پیشنهاد والدین |
|
473/0 |
|
تحصیل دانش آموزان همسطح من در آن مدرسه |
|
447/0 |
|
ثبتنام دوستانم در مدرسه |
|
|
801/0 |
پیشنهاد دوستان |
|
|
738/0 |
برگزاری اردوهای علمی و تفریحی |
|
|
663/0 |
دولتی یا غیردولتی بودن مدرسه |
|
|
627/0 |
تجربه اعضای خانواده، فامیل و دوستان در این مدرسه |
|
|
421/0 |
با توجه به جدول (4)، میتوان گفت عامل اول با پرسشهایی همبسته است که میزان توانمندی مدرسه برای جذب دانش آموزان به مدرسه را نشان میدهد و بزرگترین بار عاملی مربوط به سؤال 36 (امتیازاتی ویژه مانند آموزش تست زنی و زبان انگلیسی) با بار عاملی 782/0 است. عامل دوم با سؤالهایی همبسته است که ساختار کالبدی مدرسه را میسنجد؛ در این عامل بیشترین بار عاملی مربوط به سؤال 13 (اندازه مدرسه) با بار عاملی 722/0 است، عامل سوم با سؤالهایی همبسته است که بازتاب بیرونی مدرسه را میسنجد و بیشترین بار عاملی در این مؤلفه مربوط به سؤال 2 (ثبتنام دوستانم در مدرسه) با بار عاملی 801/0 است. نکته قابل توجه اینکه متغیرهای شماره 1 (نزدیکی مدرسه به محل سکونت)، شماره 12 (استفاده از مدرسان مجرب در ساعتهای غیردرسی) و شماره 24 (ارائه برنامههای دینی در مدرسه) روی هیچکدام از عوامل قرار نگرفتند؛ بنابراین از چرخه تحلیل حذف شدند.
سؤال چهارم مربوط به انسجام درونی متغیرهای پرسشنامه است و در این مورد سؤال به اینگونه مطرح شد که آیا پرسشنامه از روایی سازه و پایایی مناسبی برخوردار است؟ برای بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی اکتشافی(Kareshki & Bahmanabadi, 1395) استفاده شد. دﺭ ﺭﻭﺵ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻋﺎﻣﻠﻲ ﺍﻛﺘﺸﺎﻓﻲ عمدهترین ﻫـﺪﻑ ﻣـﺸﺨﺺ ﻛـﺮﺩﻥ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺗﻌﺪﺍﺩ عاملها ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﺑﻴﻦ آزمونها ﺍﺳﺖ. علاوه براین، تحلیل عاملی مستلزم سؤالهایی درباره روایی است. در فرایند تعیین این مطلب که آیا عاملهای شناخته شده با یکدیگر همبسته هستند یا نه تحلیل اکتشافی به این پرسش روایی سازه جواب میدهد که آیا نمرههای آزمون آنچه را آزمون باید بسنجد، اندازه میگیرد؟(Hojati, 1395). نتایج مندرج در جدول (6) تحلیل عاملی به روش مؤلفههای اصلی نشان میدهد که توانمندی مدرسه، ساختار کالبدی مدرسه و بازتاب بیرونی مدرسه سه عامل مهم هستند که در مجموع نزدیک به نیمی از واریانس انتخاب مدرسه را تبیین میکنند. همچنین در این سؤال برای سنجش میزان همگرایی بین مؤلفههای اثرگذار بر انتخاب مدرسه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
جدول (7) ضرایب همبستگی بین عوامل انتخاب مدرسه
|
تعداد |
توانمندی مدرسه |
ساختار کالبدی مدرسه |
توانمندی مدرسه |
335 |
|
|
ساختار کالبدی مدرسه |
335 |
59/0** |
|
بازتاب بیرونی مدرسه |
335 |
72/0** |
74/0** |
P<0/01** |
نتایج جدول (7) نشان میدهد که ضریب همبستگی بین مؤلفهها در سطح 01/0 معنیدار است. در بخش دوم این سؤال برای تحلیل انسجام و همسانی درونی سؤالات پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. مقادیر آلفا در جدول (8) آمده است همه مقادیر در سطح 05/0 معنیدار هستند.
جدول (8): ضریب آلفای کرانباخ برای عوامل مؤثر بر انتخاب مدرسه
ضریب الفا |
تعداد ایتم ها |
نام عامل |
ردیف |
953/0 |
26 |
توانمندی مدرسه |
1 |
783/0 |
7 |
ساختار کالبدی مدرسه |
2 |
742/0 |
5 |
بازتاب بیرونی مدرسه |
3 |
952/0 |
38 |
|
کل |
جدول (9) مقایسه انواع مدرسه بر اساس عوامل سه گانه
مقایسه انواع مدرسه |
نوع مدرسه
عاملها |
|||||||||||
هیئتامنایی |
هنرستانها |
غیرانتفاعی |
دولتی |
|||||||||
انحراف معیار |
میانگین |
تعداد |
انحراف معیار |
میانگین |
تعداد |
انحراف معیار |
میانگین |
تعداد |
انحراف معیار |
میانگین |
تعداد |
|
3/1 |
48/3 |
48 |
033/1 |
23/4 |
52 |
64/1 |
77/2 |
98 |
227/1 |
44/3 |
137 |
توانمندی مدرسه |
18/1 |
39/3 |
48 |
841/0 |
19/3 |
52 |
68/1 |
10/3 |
98 |
019/1 |
88/3 |
137 |
ساختار کالبدی مدرسه |
33/1 |
064/3 |
48 |
346/1 |
93/3 |
52 |
423/1 |
40/3 |
98 |
221/1 |
85/3 |
137 |
بازتاب بیرونی مدرسه |
27/1 |
31/1 |
48 |
073/1 |
45/3 |
52 |
581/1 |
09/3 |
98 |
156/1 |
39/3 |
137 |
کل |
مطابق مندرجات جدول (9) توانمندی مدرسه با میانگین 4.23 و انحراف استاندارد 1.033 و بازتاب بیرونی مدرسه با میانگین 3.93 و انحراف استاندارد 1.346 مهمترین عوامل انتخاب مدرسه از دیدگاه دانش آموزان هنرستانها بودهاند. از دیدگاه دانش آموزان دبیرستانهای دولتی ساختار کالبدی با میانگین 3.88 و انحراف استاندارد 1.019 و بازتاب بیرونی مدرسه با میانگین 3.85 و انحراف استاندارد 1.221 عوامل مهمتری به شمار میروند. از دیدگاه دانش آموزان دبیرستانهای غیرانتفاعی بازتاب بیرونی مدرسه عامل مهمتری به شمار میرود. همچنین از دیدگاه دانش آموزان دبیرستانهای هیئتامنایی بازتاب بیرونی مدرسه با توجه به میانگین و انحراف استاندارد مشخص شده از اهمیت کمتری برخوردار است. سؤالی که در اینجا میتواند مطرح شود این است که آیا اختلاف بین میانگینها معنیدار است یا خیر؟ برای پاسخ به این سؤال از تحلیل واریانس یکراهه استفاده شده است و نتایج در جدول 10 خلاصه شده است.
جدول (10) تحلیل واریانس یکراهه
منبع تغییرات |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجموع مجذورات |
مقدار F |
سطح معنیداری |
بین گروهها |
823/3 |
3 |
274/1 |
542/151 |
000/0 |
درون گروهها |
783/2 |
331 |
008/0 |
||
جمع |
606/6 |
334 |
|
نتایج تحلیل واریانس جدول (10) نشان میدهد که اختلاف بین داش آموزان در گروههای دبیرستانی مختلف از منظر عوامل سه گانه فوق تفاوت در سطح 5/0 معنیدار است. برای پیگیری از آزمون تعقیبی شفه استفاده شد.
جدول (11) نتایج آزمون تعقیبی شفه
گروهها |
میانگین اختلافات I-J |
خطای استاندارد |
سطح معنیداری |
فاصله اطمینان |
||
حد پایین |
حد بالا |
|||||
دولتی |
غیرانتفاعی |
21151/0 |
01734/0 |
000/0 |
1526/0 |
2704/0 |
|
هنرستان |
03545/0- |
01833/0 |
292/0 |
0997/0- |
268/0 |
|
هیئتامنایی |
05260/0 |
01885/0 |
052/0 |
0114/0- |
1166/0 |
غیرانتفاعی |
دولتی |
0.21151- |
01734/0 |
000/0 |
2704/0- |
1526/0- |
|
هنرستان |
0.24697- |
01249/0 |
000/0 |
2894/0- |
2046/0- |
|
هیئتامنایی |
0.15891- |
01325/0 |
000/0 |
2039/0- |
1130/0- |
هنرستان |
دولتی |
0.03545 |
01833/0 |
0.292 |
0268/0- |
977/0 |
|
غیرانتفاعی |
0.24697 |
01249/0 |
000/0 |
2046/0 |
2894/0 |
|
هیئتامنایی |
0.08806 |
01452/0 |
000/0 |
0388/0 |
1373/0 |
هیئتامنایی |
دولتی |
0.05260- |
01885/0 |
052/0 |
1166/0- |
0114/0 |
|
غیرانتفاعی |
0.15891 |
01325/0 |
000/0 |
1139/0 |
2039/0 |
|
هنرستان |
0.08806- |
01452/0 |
000/0 |
01373/0 |
0388/0 |
نتایج جدول (11) نشان میدهد که دانش آموزان دبیرستانهای دولتی با هنرستانها، دبیرستان دولتی با مدارس هیئتامنایی و دبیرستانهای هیئتامنایی با هنرستانها اختلاف معنیدار نیست. همچنین بین الگوی انتخاب مدرسه دبیرستانهای غیرانتفاعی با سایر مدارس تفاوت معنیداری وجود دارد.
انتخاب مدرسه موضوعی است که از منظر تعلیم و تربیت، اقتصاد آموزشوپرورش و جامعهشناسی آموزشوپرورش قابل طرح و بررسی است. از دیرباز تلاش همه دولتها فراهم آوردن زمینه تحصیل برای بخش عظیمی از آحاد جامعه و در صورت امکان برای تمامی افراد واجب التعلیم بوده است. این پدیده تحت عنوان یک سازه کلی بنام دسترسی و برخورداری از آموزش خودنمایی میکند. دسترسی و برخورداری از آموزش یکی از معیارهای موفقیت دولتهاست؛ بنابراین تلاش زائدالوصفی برای رسیدن به این خواسته اجتماعی مطرح بوده است. یکی از کاربردی ترین سازوکارها که به شکلی گسترده در سراسر دنیا مورد استفاده قرار گرفته است، انتخاب مدرسه بر اساس نزدیکی به محل زندگی است. گرچه انتخاب مدرسه بر اساس این متغیر از گذشته مورد توجه بوده و حتی امروزه نیز در برخی موارد به شکلی افراطی دانش آموزان به نزدیکترین مدرسه محل زندگیشان ارجاع داده میشوند، اما این معیار امروزه با تردیدهای اساسی مواجه شده است. سوا لاتی از قبیل اینکه آیا نزدیکترین مدرسه الزاماً بهترین برنامههای مورد نظر دانش آموزان را ارائه میکند؟ با دیدگاههای سیاسی، دینی، اقتصادی و ... دانش آموزان همخوانی دارد؟ با نیازهای نوظهور دانش آموزان پاسخ میگوید؟ این تردیدها باعث شده است توجه پژوهشگران به سمت معیارهایی غیر از نزدیکی به محل زندگی معطوف شود. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بهطورکلی سه مؤلفه اساسی بخش قابل توجهی از واریانس انتخاب مدرسه دانش آموزان را تبیین میکنند. این سه مؤلفه اساسی عبارتاند از توانمندی مدرسه، ساختار کالبدی مدرسه و بازتاب بیرونی مدرسه که در ادامه تحلیل و تبیین میشوند.
توانمندی مدرسه: نتایج این پژوهش نشان میدهد که مجموعهای از متغیرها که با نام توانمندی مدرسه نامگذاری شدند، بر انتخاب مدرسه توسط دانش آموزان تأثیرگذار هستند. همچنین گرچه توانمندی مدرسه از نظر همه دانش آموزان بسیار مهم است و سهم بسیار بالایی از واریانس انتخاب مدرسه را تبیین میکند؛ اما این عامل از نظر دانش آموزان هنرستانها و سایر مدارس دولتی نسبت به دانش آموزان دبیرستانهای غیرانتفاعی اهمیت بیشتری دارد. اینکه چرا دانش آموزان مدارس توانمند را ترجیح میدهند نکته قابل تأملی است و نشان میدهد که فارغ از نوع مدرسه و منطقه آموزشی، دانش آموزان دوست دارند در مدارسی که میتواند برای آنها ظرفیت آفرینی کند، تحصیل کنند. در حقیقت دانش آموزان امیدوارند که با تحصیل در اینگونه مدارس به اهداف خود در آینده نزدیکتر بشوند. مدارس توانمند دارای ویژگیهایی هستند که نمیتوان به راحتی از آنها چشم پوشی کرد؛ بنابراین هماره دانش آموزان زیادی تمایل دارند در این مدارس به تحصیل بپردازند. در حقیقت، مدارس توانمند از طریق ایجاد مزیت رقابتی، ویژگیهایی برای خود میآفرینند که سایر رقبا از چنین امتیازاتی برخوردار نیستند. تنوع برنامههای آموزشی، کیفیت نیروی انسانی، فراهم آوردن زمینه آموزشهای بیشتر از برنامههای درسی مصوب ازجمله این ویژگیهای توانمند ساز هستند. به طور کلی این ویژگیهای دامنهای از تبلیغات گسترده، تدارک فناوریهای نوین برای مدرسه، استفاده از اساتید برجسته و ... تا آماده ساختن دانش آموزان برای بازار کار را در بر میگیرد. چنین مدارسی با اقبال عمومی و تقاضا برای تحصیل مواجه خواهند شد. این ویژگیهای بیشتر با رویکرد بازار سازگاری دارد. در حقیقت چنین مدارسی، مدارس با ارائه آموزشهای با کیفیت میتوانند کیفیت جامعه را بهبود ببخشد. نوجوانانی که در مدارس کیفی تحصیل میکنند، درگیر رفتارهای خود تخریبگر نخواهند شد و به سرمایههای جامعه تبدیل میشوند. تشکیل سرمایه اجتماعی آرزوی جامعه و همچنین آرزوی تکتک افراد جامعه میباشد؛ بنابراین میتواند بر رشد اقتصادی جامعه اثرات مطلوب بگذارد. در این زمینه (Masreri, Rezaee, & Ostadhasanloo, 1391) ادعا میکنند هیچ راه مؤثر و مقرون بهصرفه تری برای رشد اقتصادی یک منطقه و شهر بهتر از آن نیست که به داشتن مدارس خوب و ممتاز شناخته شود. (Glasser, 2005) بیان میکند که به انتظار روزی هستم که تعداد مدارس کیفی افزایش یابد و در اثر این افزایش انجمن مدارس کیفی تشکیل شود تا معیارهای مدارس کیفی را تعیین کند و به دیگر مدارس در جهت حرکت به سوی مدرسهی کیفی شدن کمک نماید. همچنین کمیتههایی اعزام کند برای ارزیابی مدارسی که برای تبدیل شدن به مدرسه کیفی از آمادگی لازم برخوردارند. آرزوی من این است که پرچم مدارس کیفی در زیر پرچم هر کشوری در سراسر جهان به اهتزاز درآید. از شما نیز دعوت میکنم در تحقق این چشمانداز با من همگام شوید.
ساختار کالبدی: فیزیک مناسب مدرسه برای دانش آموزان اهمیت زیادی دارد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که ساختار کالبدی مدرسه خود به تنهایی حدود 7 صدم واریانس انتخاب مدرسه دانش آموزان را تبیین میکند. همچنین بر اساس نتایج این پژوهش میتوان ادعا کرد که دانش آموزان دبیرستانهای دولتی نقش این عامل را مهمتر از دانش آموزان سایر مدارس میدانند و برای آن اهمیت بیشتری قائلاند. ریشه این تفکر را میتوان در این باور جستجو کرد که آموزش بهتر در یک محیط آموزشی محدود و قابل کنترل، امکانپذیر است. امروزه نرمهایی وجود دارد که بر اساس آنها مشخص میشود که ساختار کالبدی یک مدرسه مناسب است یا خیر. بهعنوان مثال مدارس مختلف بر اساس شاخص نسبت دانشآموز به فضای فیزیکی مدرسه و نسبت به فضای آموزشی مدرسه قابل تفکیک هستند. دولت جمهوری اسلامی ایران برای کنترل هزینهها و همچنین مدیریت کیفیت مدارس هر ساله تراکم متوسط ردهها را تعیین و درصورتیکه نسبت به گذشته تغییراتی داشته باشد، به همه مدارس ابلاغ مینماید. برخی از دانش آموزان ترجیح میدهند که در مدارسی با نرخ ثبتنام خاص تحصیل کنند. به عبارتی مدارسی که تعداد دانش آموزان در آنها زیاد نباشد و فرصت یادگیری بیشتری در اختیار دانش آموزان باشد، یکی دیگر از معیارهای نوظهور برای انتخاب مدرسه میباشد. جمعیت دانشآموزی زیاد میتواند فرصتهای یادگیری را کاهش داده و مدرسه را از اولویت انتخاب دانش آموزان و اولیاء خارج نماید. همچنین فضای فیزیکی مدرسه شامل فضای بازی و ورزش، سالنهای کنفرانس، کتابخانه و ... بر جذابیت مدرسه میافزاید. این امکانات کالبدی که میتوانند بر کیفیت و غنای آموزش بیفزایند، امروزه مورد توجه دانش آموزان و اولیاء آنها قرار گرفته است. از نظر تئوریکی امروزه فضای فیزیکی یکی از مؤلفههای اثرگذار بر کیفیت یادگیری است بهگونهای که محیط یادگیری را از خود یادگیری قابل تفکیک نمیدانند.
تأثیر محیط یادگیری بر کیفیت یادگیری در نظریههای مختلفی بحث و تبیین شده است. به عنوان مثال کرت لوین بر این باور است که رفتار در نتیجه تعامل بین افراد و محیط پیرامونی وی شکل میگیرد. درواقع، برای درک رفتار انسان باید به کل موقعیتی که رفتار در آن اتفاق میافتد، توجه شود. اصطلاح «کل موقعیت» به معنی انسان و محیط او است. لوین اضافه میکند موقعیتها ضرورتاً متشکل از عوامل و عناصر عینی و ملموس محیطی نیستند، بلکه درک و برداشت خود فرد از آن موقعیت تعیینکننده است و باید مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس و در ارتباط با یادگیری، توجه به شرایط محیط و زمینههای مربوط به آن ضرورت مییابد. طبق نظریه تطابق محیطی، ادراکات و شناختهای شخص از محیط اطراف خود (محیط ذهنی) شکلدهنده رفتار او هستند. همچنین در دیدگاه بندورا، انسان صرفاً دریافتکننده رویدادهای محیط نیست، بلکه بهگونهای فعال، تجارب گذشته و زمان حال را تعبیر و تفسیر میکند و بر اساس آن دست به پیشبینی میزند. درعینحال، هر انسانی دارای نظام خودنظمبخشی است که با استناد به آن، اعمال و رفتارهای خود را ارزیابی میکند. این ارزیابی بر عملکرد او و بهتبع آن بر محیط زندگی وی اثر میگذارد. از سویی دیگر، خودکارآمدی یادگیرنده تحت تأثیر محیط شکل گرفته و تغییر پیدا میکند. بهعنوان مثال در محیطی که بین یادگیرندگان رقابت وجود دارد فضای حاکم بر یادگیری متفاوت از محیطی است که یادگیرندگان، رقابتی با هم ندارند. یا اینکه یادگیرندگانی که از یک مدرسه به مدرسه دیگر منتقل میشوند، خودکارآمدیشان کاهش مییابد(Yousofi afrashteh, Morovati & Cheraghi, 1394)؛ بنابراین منطقی است که توجه به عوامل کالبدی از مهمترین معیارهای انتخاب مدرسه در عصر حاضر باشند.
بازتاب بیرونی مدرسه: مدارس غیرانتفاعی به بازتاب بیرونی مدرسه اهمیت بیشتری میدهند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که این عامل به تنهایی حدود 6 صدم واریانس انتخاب مدرسه را تبیین میکند. یکی از مکانیزمهای مورد استفاده برای موفقیت در رویکرد بازار، بازتاب بیرونی سازمان است. شرکتهای دارای حسن شهرت، کیفیت محصول و قیمت رقابتی معمولاً با استقبال مشتریانشان مواجه میشوند. در این میان کیفیت برتر شاید از سایر موارد مهمتر هم باشد. این عامل در نظریه بازار قابل توجیه و تبیین است. امروزه کمتر تولید کنندهای است که بخش قابل توجهی از منابع مالی خود را به تبلیغات اختصاص ندهد. برند سازی نمونه برجستهای از فعالیتهای سازمانها برای بازتاب مناسب فعالیتها در محیط بیرونی است. همه این فعالیتها در راستای این هدف است که به جامعه بیرونی و ذینفعان نزدیک و دور القاء شود موسسه مورد نظر از سایر رقبا بهتر است و عملکرد قابل قبول تری دارد. همسالان یکی از مهمترین رسانههایی هستند که میتوانند به گسترش استفاده از خدمات آموزشی مدرسه کمک کنند و یا تمایل به آن را محدود نمایند. زمانی که دانش آموزان از کیفیت آموزشی مدرسه رضایت داشته باشند هر یک مبلغ بی چشمداشتی برای مدرسه مورد نظر خواهند شد. ثبتنام دوستانم در مدرسه، پیشنهاد دوستان، برگزاری اردوهای علمی و تفریحی، دولتی یا غیردولتی بودن مدرسه، تجربه اعضای خانواده، فامیل و دوستان در این مدرسه، همه و همه میتوانند این بازتاب بیرونی را تلطیف و یا تخریب نمایند.
به طور کلی میتوان گفت بر پایه نتایج این پژوهش اختلاف معنیداری بین الگوی انتخاب مدرسه دانش آموزان دبیرستانهای غیرانتفاعی و سایر دانش آموزان دبیرستانهای دولتی وجود دارد. دانش آموزان دبیرستانهای غیرانتفاعی تمایل بیشتری به بهرهگیری از سازوکارهای بازار نشان میدهند. این نکته با منطق ایجاد مدارس غیرانتفاعی سازگاری دارد؛ زیرا پایه ایجاد مدارس غیردولتی، تکیه بر ایجاد آموزش با کیفیت با مشارکت افراد و سازمانهای غیردولتی (بخش خصوصی) میباشد. سخن آخر اینکه بسیاری از معیارهای نوظهور عصر جدید در گذشته به دلایل مختلف مانند دلایل مادی و یا فقر مفهومی، مورد توجه قرار نمیگرفتند. امروزه تعلیم و تربیت به معنی سرمایهگذاری گسترده جامعه و افراد بر روی تواناییهای خود، ذیل نظریه سرمایه انسانی، امری هدفدار و بلندمدت تلقی میشود؛ بنابراین انتخاب مدرسه به منظور دسترسی به آموزشهای با کیفیت در قالب نزدیکی به محل زندگی قابل توجیه نیست و معیارهای جدیدی برای آن وجود دارد. نتایج این پژوهش میتواند با معرفی برخی از این معیارها از نظر مفهومی و عملیاتی در سیاستگذاریهای نظامهای آموزشی و همچنین به خانوادهها برای انتخاب بهینه مدرسه کمک نماید.