Investigating the Factors Affecting the Attention of School Managers to Knowledge Management; Case Study: Marivan City

Document Type : Quantitative Research Paper

Authors

1 PHD student of curriculum studies, Bu Ali Sina university, Hamedan, Iran.

2 Working in the Department of Education in Marivan, Marivan, Iran.

10.34785/J010.1398.195

Abstract

Nowadays, knowledge management in the schools like other organizations is a crucial need to have effective and efficient management and performance. The aim of this study was to evaluate the attention of school administrators to knowledge management. The study population included all high school administrators (first and secondary) in Marivan at 95-96 that were 82(66 males, 16 females) and Based on Morgan's sampling table and random sampling method, 66 were selected as the research sample.. The data collected through a questionnaire of knowledge management that its validity was confirmed by 5 of experts and its reliability through Cronbach's alpha equal to 0/83. data analyzed by using descriptive statistics such as mean and standard deviation As well as Kolmogorov-Smirnov test, one way t-test, analysis of variance and independent t-test by using statistical software SPSS 19. In general, the results showed that attention to knowledge management among schools administrators is above average. The results also showed that there is no difference between administrators based on gender, work experience and education level. Finally, based on the findings, four general factors, including personal and individual factors, organizational factors, information technology and communication, and factors related to the educational system, have a role in the effective application of knowledge management in the school.

Keywords


ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که به خاطر جهانی شدن، دچار تغییرات سریع و اجتناب‌ناپذیری است(Ghorbani, 2009). امروزه دارایى­هاى فیزیکى و ملموس سازمان­ها از قبیل پول، ساختمان و تجهیزات به عنوان مزیت­هاى رقابتى تلقى نمى­شوند، بلکه نیروى انسانى دانشى و سرمایه­هاى فکرى نقش تعیین­کننده­اى در افزایش توان رقابتى سازمان­ها بازى می­کند((2012 Hasanpour, Jahanshahi, Ahmadi Ghovaqi & Danesh payeh,2012 مدیریت دانش[1]، به تدریج چنان جای خود را در مباحث مدیریتی باز کرده که به زعم   (Drucher,2009) به «راز موفقیت سازمان ها در قرن21» تبدیل شده است(Rouhbakhsh; Hosseingholizadeh, & Javidi Kalateh Jafar Abadi,2016).

بنابراین نیاز است که هر سازمانی برای تبدیل شدن به یک سازمان یادگیرنده همراه با تمام نیروی انسانی آن به ویژه مدیران آن، از چیستی و چگونگی اجرا و به کارگیری مدیریت دانش، آگاهی لازم و کافی را داشته باشند. برای ارائه تعریفی از  مدیریت دانش نخست باید به تعریف و مشخص کردن مفهوم دانش پرداخت. بدون چنین تعریفی، مدیران دقیقاً متوجه نمی­شوند که به دنبال مدیریت چه چیزی هستند و آیا اصولاً چنین دانشی برای اعمال مدیریت دارند یا خیر؟(Taghizadeh, Soltani & Mehdi Levi,2010). بنابراین دانش را می­توان« مجموعه ادراکات،آگاهی­ها یا شناختی دانست که در خلال مطالعه، تحقیق، مشاهده یا تجربه نسبت به جهان بیرونی در فرد ایجاد می­شود»( Azadi Ahmad Abadi, Azadi Ahmad Abadi & Azadi Ahmad Abadi,2014). بر همین اساس مدیریت دانش فرایندی است که به سازمان‌ها یاری می­رساند تا اطلاعات مهم را بیابند، گزینش، سازماندهی‌ و منتشر کنند و تخصصی است که برای فعالیت‌هایی چون حل مشکلات، آموختن پویا، برنامه‌ریزی‌ راهبردی و تصمیم‌گیری، ضروری است.  (Coetze,2005)مدیریت‌ دانش را چنین تعریف می‌نماید: فرایندی که از آن طریق سازمان به ایجاد سرمایه حاصل از فکر و اندیشه‌ اعضاء و دارایی مبتنی بر دانش می‌پردازد(Ghorbani, 2009). (Singh, 2012) مدیریت دانش را فرآیند شناسایی، کسب، حفظ و انتقال معنی­دار دانش مفید و ارزشمند، برای هر فردی در هر مکان و هر زمانی که نیاز باشد، می­دانند. از دیدگاه بارون[2](2010 Aria Zand,) مدیریت دانش عبارت است از یک رویکرد نظام یافته و یکپارچه جهت شناخت، استفاده و سهیم شدن در تجارب و تخصص های موجود مدون و نامدون در سازمان. هدف از مدیریت دانش  بهبود کیفیت مشارکت و سهم افراد در ساختن و پیشرفت سازمان خود است که این کار به وسیله درک افراد از شرایطی که سازمان در آن قرار دارد، مسئولیت­پذیری آنها در سازمان، همکاری و به اشتراک گذاری آنچه که می­دانند، یاد می­گیرند و به طور موثر به چالش می­کشند و نیز بحث و مذاکره و یادگیری از دیگران، صورت می­گیرد(Chu, Wang & Yuen,2011).

چهار عامل عمده را در ظهور مدیریت دانش مؤثر دانسته اند: 1. گذر از عصر سلطه سرمایه­های مادی به سلطه سرمایه­های فکری، 2. افزایش خارق العاده در حجم اطلاعات، ذخیره الکترونیکی آن و افزایش دسترسی به اطلاعات، 3. تغییر هرم سنی جمعیت و خطر از دست دادن دانش سازمانی به واسطه بازنشستگی کارکنان، 4. تخصصی­تر شدن فعالیت­ها(Karimi,2006؛Rajabi, & Shah Mohammadi,2013). عوامل یاد شده ضرورت توجه به مدیریت دانش در هر سازمانی را بیش از پیش نمایان می­سازد. در حوزه تعلیم و تربیت نیز مدرسه به عنوان یک سازمان و مدیریت آن، از این امر مستثناء نبوده و نیازمند توجه اساسی به مدیریت دانش است.

امروزه مدیریت دانش در مدرسه همانند سایر سازمان­ها جهت داشتن عملکرد و  مدیریت کارآ و اثربخش، یک نیاز بسیار مهم و اساسی است. شاید بتوان اصلی­ترین تلاش مدیریت دانش را آشکار کردن سرمایه های معنوی و ناملموس و به کاربردن آنها برای بقای سازمان و ایجاد مزیت در عرصة رقابت سازمانی دانست(Rezvianian & Mutolian, 2006). بنابراین مجموعه دانش و مهارتهایی که در ذهن معلمان و مدیران است باید آشکار، حفظ، اشتراک­گذاری و به کار گرفته شود. به عبارت دیگر دانش مربوط به موضوعات و فرآیند­های مختلف پداگوژیک(آیین تعلیم و تربیت) که حاصل تجارب ارزشمند معلمان و مدیران مدارس است، باید مدیریت و سازماندهی شود تا در صورت لزوم مورد استفاده قرار گیرد. این دانش نه تنها در زمان حال بلکه در آینده و نه تنها در یک مکان خاص بلکه در مکان­های دیگر برای سایرین که دست اندرکار مدیریت و رهبری مدرسه هستند نیز ارزشمند خواهد بود(Leung,2010). (Chu, Wang & Yuen,2011) معتقدند که مدیریت دانش در مدرسه می­تواند اکتساب، به اشتراک­گذاری و استفاده از دانش معلمان در مدرسه را تسهیل نماید که این امر موجب مدیریت بهتر و به کارگیری مجموعه دانش محسوس و نامحسوس مدرسه به ویژه دانش حرفه­ای، تجارب و شایستگی معلمان می­شود. هر مدرسه به منظور بازطراحی و به روز کردن دانش و فعالیتهای خود نیازمند مدیریت دانش است؛ چرا که مدیریت دانش به عنوان سرمایه اصلی در مدیریت کارآ و اثربخش و نیز توسعه حرفه­ای در مدارس، به ویژه در عصر حاضر که عصر فناوری و انفجار اطلاعات است، به شمار می­آید. توجه به مدیریت دانش در مدیریت مدرسه موجب بهبود کیفیت فرآیندهای یاددهی- یادگیری و به طور کلی اجرای موفقیت­آمیز برنامه­های درسی می­شود. در نتیجه دستیابی به اهداف و رسالت­های تعیین شده را میسر می­سازد(Tahir, Ozay, Sumintono & Matzain,2013). یکی دیگر از نیازهای اساسی و مهم برای معلمان و مدیران مدارس در عصر حاضر داشتن خلاقیت و نوآوری است. خلاقیت و نوآوری در فرآیند تعلیم و تربیت و مدیریت آن می­تواند تضمین­کننده اثربخشی و موفقیت آن در دست­یابی به اهداف باشد. تلاش نوآورانه در یک سازمان همانند مدرسه نتیجه سرمایه­گذاری در فرآیند یادگیری و ارتقاء مدیریت منابع انسانی و مدیریت دانش است(Rashmeh, Badrgha & Ahmadi,2007). نتایج پژوهش­ها نیز بیانگر آن است که بین مدیریت دانش و خلاقیت معلمان و مدیران مدارس رابطه مثبت و معناداری وجود دارد(Azeri, Barimani & Haji Gholkhani,2011). بنابراین توجه به این مهم نیز می­تواند از جمله دلایل اساسی نقش مدیریت دانش در بهبود رهبری و مدیریت مدارس باشد. نکته­ی مهم دیگر توجه به نقش فناوری اطلاعات در مدیریت دانش در ارتباط با مدیریت اثربخش در یک سازمان یادگیرنده از جمله مدرسه است. فناوری اطلاعات به عنوان مهمترین توانمندساز فرایند مدیریت دانش با سرعت و دقت زیاد، اجرای این فرایند را به طور چشمگیری بهبود بخشیده است(Sobhani, Henry, Shahlayi & Ahmadi,2013). سازمان یادگیرنده با به کارگیری هوشمندانه و نوآورانه فناوری اطلاعات در زمینه مدیریت دانش، می­تواند به راه­حل­ها و مسیر­های نو جهت حل مشکلات سازمان دست یابد و از دانش موجود و تجربیات ارزشمند اعضای سازمان به نحو احسن در جهت پیشبرد اهداف خود بهره گیرد(Rashmeh, Badrgha & Ahmadi,2007,). علارغم اهمیت و ضرورت توجه به مدیریت دانش در مدیریت مدارس، در حوزه پژوهش بررسی­های صورت گرفته نشان می­دهد به رغم پژوهش­های وسیع حوزه مدیریت دانش در ایران و جهان، به بررسی آن در حوزه مدیریت مدرسه توجه بسیار اندکی صورت گرفته و از دید و نظر پژوهشگران مغفول مانده است و تعداد پژوهش­هایی که در این زمینه انجام شده­اند انگشت شمارند. در ادامه به برخی از این پژوهش­های انجام شده در ایران و جهان اشاره می­شود. (Dolani, Gibraeli Mazrayeh Shadi, Rahimi, & Rashidi,2013) با بررسی وضعیت و عوامل موثر بر چرخه مدیریت دانش از دیدگاه کتابداران دانشگاهی شهرستان ارومیه نشان دادند که سه عامل فرهنگ سازمانی، تکنولوژی اطلاعات و نیروی انسانی، اثرگذارترین عوامل بر چرخه مدیریت دانش هستند. (Mahmoudi,2013)در پژوهش خود تحت عنوان بررسی نقش مدیران مدارس در رفتارهای تسهیم دانش تدریس معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران، به این نتیجه دست یافت که وضع موجود رهبری تسهیم دانش و رفتارهای تسهیم دانش تدریس معلمان در سطح مطلوبی قرار دارد و مدیران به مدیریت دانش توجه دارند. ( (Azeri, Barimani & Haji Gholkhani,2011در پژوهشی به بررسی نقش مدیریت دانش بر خلاقیت دبیران در مدارس متوسطه پرداختند.

نتایج پژوهش آنها نشان داد که دبیران به هر یک از مولفه­های مدیریت دانش شامل: کسب دانش، پالایش دانش، اشاعه دانش، سازماندهی دانش و کاربرد دانش توجه داشته­اند. (Rashmeh, Badrgha & Ahmadi,2007) با بررسی و مقایسه وضعیت مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در مدارس هوشمند و عادی شهر تهران به این نتیجه دست یافتند که به طور کلی با در نظر گرفتن اختلافی در هر دو نوع مدارس تقریباٌ در حد متوسطی به مدیریت دانش توجه می­شود و این توجه در مدارس هوشمند بیشتر از مدارس عادی بوده است. نتایج پژوهش (2010 Aria Zand,) با عنوان جایگاه مدیریت دانش در تصمیم­گیری­های مدیران مدارس سازمان آموزش وپرورش شهر تهران، بیانگر آن بود که مدیران مدارس در تصمیم­گیری­های خود از مدیریت دانش استفاده می­کنند. (Bosieri, Kepha & Onguso,2013) با ارزیابی نقش مدیریت دانش در عملکرد مدارس متوسطه منطقه کیکویو در کشور کنیا، به این نتیجه دست یافتند که در این مدارس معلمان و مدیران به برخی از مؤلفه­های دانش از جمله خلق دانش، کسب دانش، به کارگیری دانش و تسهیم دانش توجه نسبتاً خوبی دارند. (Chu, Wang & Yuen,2011) با بررسی دیدگاه معلمان در ارتباط با اجرای مدیریت دانش در مدرسه، دریافتند که معلمان اجرای آن را در مدرسه لازم و ضروری دانسته و از آن حمایت می­کنند. (Abdul Hamid,2008) در پژوهش خود که به بررسی توجه به مدیریت دانش در بین مدیران و معلمان مدارس در مالزی پرداخت، نشان داد که مدیریت دانش در سطح مطلوبی قرار ندارد و توجه به آن ناکافی است. با عنایت به آنچه ذکر شد در پژوهش حاضر، میزان توجه و اهتمام مدیران مدارس به مدیریت دانش و نیز عوامل مؤثر بر توجه آنان به مدیریت دانش، مورد بررسی قرار گرفته است. منظور از مدیریت دانش در این پژوهش توجه به مؤلفه­های کسب دانش، خلق دانش، به کارگیری دانش، انتقال و نشر دانش و ثبت و ذخیره دانش است. کسب دانش به فرآیندی اشاره دارد که طی آن مدیران، دانش مورد نیاز خود را به شیوه­ها و روش­های مختلف به دست می­آورند. خلق دانش فرآیندی است که مدیران برای دستیابی به دانش مورد نیاز خود، نیازمند خلق و ایجاد دانش نو هستند و در واقع قدرت خلاقیت مدیران را می­طلبد.

منظور از به کارگیری دانش این است که مدیران دانش کسب یا خلق شده را در جای مناسب و متناسب با موقعیت، جهت حل و رفع مشکلات، مورد استفاده قرار دهند. انتقال و نشر دانش نیز به فرآیندی اشاره دارد که مدیران بر اساس آن دانش کسب یا خلق شده را به شیوه مؤثر در اختیار سایرین قرار می­دهند تا آنها را نیز در حل مشکلات سهیم سازند. در نهایت هدف از ثبت و ذخیره دانش این است که مدیران چگونه دانش کسب یا خلق شده را به عنوان دانش ارزشمند، حفظ و ذخیره می­کنند تا در آینده و در موقعیت­های آتی مورد استفاده خود و سایرین قرار گیرد. با امعان نظر به مطالب بیان شده در این پژوهش سوالات زیر مورد بررسی قرار می­گیرد:

1- مدیران مدارس تا چه حد به مدیریت دانش توجه دارند؟

2- آیا بین مدیران زن و مرد از لحاظ میزان توجه به مدیریت دانش تفاوت وجود دارد؟

3- آیا بین مدیران از لحاظ توجه به مدیریت دانش بر اساس سابقه خدمت تفاوت وجود دارد؟

4- آیا بین مدیران از لحاظ توجه به مدیریت دانش بر اساس تحصیلات تفاوت وجود دارد؟

5- به نظر شما عوامل موثر بر توجه به مدیریت دانش در مدرسه چیست؟

 

روش شناسی پژوهش

پژوهش حاضر توصیفی و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران مدارس متوسطه(اول و دوم) شهرستان مریوان در سال تحصیلی 96- 95 تشکیل می­دهد که تعداد آنها برابر با 82 نفر(66 نفر مرد،16 نفر زن) می­باشد. از این تعداد بر اساس جدول نمونه­گیری مورگان، تعداد 66 نفر به روش نمونه­گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند.

 

ابزار جمع­آوری اطلاعات برای سوالات 1 تا 4 شامل یک نمونه پرسشنامه محقق ساخته مدیریت دانش است که متناسب با هدف پژوهش و بر اساس مبانی نظری پژوهش، در قالب طیف پنج درجه­ای لیکرت از خیلی کم تا خیلی زیاد تدوین شد. برای پاسخ­گویی به سوال آخر پژوهش نیز  سوال مورد نظر به صورت سوال باز پاسخ، در برگه­ای ضمیمه پرسشنامه اصلی شد و از افراد نمونه خواسته شد که به آن پاسخ دهند. روایی پرسشنامه توسط 5 نفر از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز از طریق فرمول آلفای کرانباخ مورد آزمون قرار گرفت که آلفای محاسبه شده برابر با 83/0بود و پایایی مطلوبی را نشان می­دهد. برای تجزیه و تحلیل داده­های جمع­آوری شده از شاخص­های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد و نیز آزمون­های آماری کولموگروف- اسمیرنوف[3]، آزمون t تک گروهی، آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون t مستقل استفاده شد. برای این کار نرم افزار آماری 19 SPSS مورد استفاده قرار گرفت.

 

یافته­ها

قبل از تجزیه و تحلیل داده­ها، برای تعیین نرمال بودن توزیع داده­ها از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شد. نتایج این آزمون در جدول شماره 1 ارائه شده است.

 

جدول شماره 2: آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای تعیین نرمال بودن داده­ها

میانگین

انحراف استاندارد

سطح معنی­داری

K-S

47/83

26/8

20/0

89/0

از آنجا که سطح معنی­داری بزرگتر از 05/0 است(20/0) در نتیجه آزمون معنی دار نیست و توزیع داده­ها نرمال است. پس می­توان از آزمون­های پارامتریک استفاده کرد.

 

سوال اول: مدیران مدارس تا چه حد به مدیریت دانش توجه دارند؟

جدول شماره 3: نتایج آزمون t تک گروهی برای مقایسه دیدگاه مدیران بر اساس مؤلفه­های مدیریت دانش

مؤلفه­ها

تعداد

میانگین

انحراف استاندارد

درجه آزادی

t

سطح معنی داری

کسب دانش

66

78/3

53/0

65

23/56

0001/0

خلق دانش

66

75/3

51/0

65

69/57

0001/0

به کارگیری دانش

66

17/4

47/0

65

36/69

0001/0

انتقال و نشر دانش

66

65/3

46/0

65

05/63

0001/0

ثبت و ذخیره دانش

66

80/3

52/0

65

99/57

0001/0

نتایج حاصل از آزمون t تک گروهی در جدول شماره 2 بیان­گر آن است که در همه مؤلفه­ها، میانگین به دست آمده از نظر آماری اختلاف معنی­داری با میانگین پیش­فرض(یعنی 3) دارد و بیشتر از آن است. از آنجا که سطح معنی­داری کمتر از 05/0 می­باشد، این اختلاف از نظر آماری معنی­دار است. بیشترین توجه مربوط به مؤلفه­ی «به کارگیری دانش» با میانگین 17/4 و کمترین توجه مربوط به مؤلفه­ی «انتقال و نشر دانش» با میانگین 65/3 است. در کل می­توان نتیجه گرفت که توجه به مدیریت دانش در بین مدیران مدارس بالاتر از حد متوسط بوده است و در حد نسبتاً خوبی قرار دارد.

 

سوال دوم: آیا بین دیدگاه مدیران زن و مرد از لحاظ میزان توجه به مدیریت دانش تفاوت وجود دارد؟

جدول شماره 4: نتایج آزمون t مستقل در تعیین تفاوت بین دیدگاه مدیران مرد و زن

جنسیت

تعداد

میانگین

انحراف استاندارد

درجه آزادی

t

سطح معنی داری

مرد

52

81/3

40/0

65

393/0

36/0

زن

14

77/3

33/0

نتایج آزمون t مستقل در جدول شماره 3 نشان می­دهد از آنجا که سطح معنی­داری بیشتر از 05/0 است(36/0)، می­توان نتیجه گرفت که از نظر آماری بین دیدگاه مدیران مرد و زن از لحاظ میزان توجه به به مدیریت دانش تفاوت وجود ندارد.

 

سوال سوم: آیا بین دیدگاه مدیران از لحاظ توجه به مدیریت دانش بر اساس سابقه خدمت تفاوت وجود دارد؟

 

جدول شماره 5: نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه در تعیین تفاوت دیدگاه مدیران بر اساس سابقه خدمت

منبع تغییرات

مربع مجذورات

درجه آزادی

میانگین مجذورات

آماره آزمون(F)

سطح معنی­داری(p)

بین گروهی

206.824

5

41.365

.585

.711

درون گروهی

4028.890

61

70.682

 

 

مجموع

4235.714

66

 

 

 

با توجه به اطلاعات ارائه شده در جدول شماره 4، چون میزان F محاسبه شده یعنی 58/0 با درجات آزادی(5،57) در سطح 05/0 معنی دار نیست(سطح معنی­داری بزرگتر از 05/0 است)، با اطمینان 95 درصد می­توان گفت بین دیدگاه مدیران از لحاظ توجه به مدیریت دانش بر اساس سابقه خدمت تفاوت معنی­دار وجود ندارد.

 

سوال چهارم: آیا بین دیدگاه مدیران از لحاظ توجه به مدیریت دانش بر اساس میزان تحصیلات تفاوت وجود دارد؟

 

 

جدول شماره 6: نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه در تعیین تفاوت دیدگاه مدیران بر اساس میزان تحصیلات

منبع تغییرات

مربع مجذورات

درجه آزادی

میانگین مجذورات

آماره آزمون(F)

سطح معنی­داری(p)

بین گروهی

240.548

2

120.247

1.806

.173

درون گروهی

3995.167

64

66.586

 

 

مجموع

4235.714

66

 

 

 

با توجه به اطلاعات ارائه شده در جدول شماره 5، چون میزان F محاسبه شده یعنی 806/1 با درجات آزادی(2،60) در سطح 05/0 معنی دار نیست(سطح معنی­داری بزرگتر از 05/0 است)، با اطمینان 95 درصد می­توان گفت بین دیدگاه مدیران از لحاظ توجه به مدیریت دانش بر اساس میزان تحصیلات تفاوت معنی­دار وجود ندارد.

 

سوال پنجم: به نظر شما عوامل موثر بر توجه به مدیریت دانش در مدرسه چیست؟

افراد نمونه در پاسخ به این سوال پژوهش، عوامل مختلفی را بیان کردند که در جدول شماره 6 این عوامل به صورت طبقه­بندی شده همراه با ذکر مصادیقی از گفته­های آنها ارائه شده است.

 

جدول شماره7: عوامل موثر بر توجه به مدیریت دانش در مدرسه از دیدگاه مدیران

مقوله کلی

زیرمقوله­ها

مصادیق

عوامل شخصی و فردی

- علاقه و انگیزه افراد

- تحصیلات افراد

- میزان آگاهی و مهارت افراد در زمینه مدیریت دانش

- تجربه افراد

- «به نظر من در درجه اول علاقه و انگیزه خود فرد نقش مهمی در توجه به مدیریت دانش داره...»(س.م).

- «... خب یکی از عواملی که خیلی میتونه مؤثر باشه، مهارت و دانش افراد در زمینه مدیریت دانش است»(ج.ف).

عوامل سازمانی

- مدیریت مدرسه

- امکانات درون مدرسه

- آموزش و توانمندسازی اعضا

- همکاری اعضای درون مدرسه

- فرهنگ حاکم بر مدرسه

- «به نظر من همکاری اعضا در این زمینه خیلی مؤثره، نمیتوان کسی رو وادار به این کار کرد...»(س.س).

- «... اعضا برای این که بتونن به مدیریت دانش بپردازند، باید آموزش لازم رو ببینند...»(ن.ر).

فناوری اطلاعات و ارتباطات

- دسترسی به اینترنت

- عضویت در شبکه­های اجتماعی

- مهارت در به کارگیری فناوری­های نوین مانند کامپیوتر و گوشی و ...

- « به نظر من عضویت در شبکه­های اجتماعی نقش خیلی مهمی در مدیریت دانش داره...»(س.ت).

- « ... مدیریت دانش نیازمند این است که مهارت کافی در زمینه کامپیوتر و گوشی داشته باشیم...»(م.ا).

عوامل مربوط به نظام آموزشی

- توجه برنامه­های درسی و اسناد بالا دستی به مدیریت دانش

- برگزاری کارگاه­ها و سمینارهایی جهت آموزش مدیریت دانش و تشویق به آن

- فراهم کردن شرایط و امکانات لازم

- « به نظر من یکی از عومل موفقیت در اجرای درست مدیریت دانش حمایت نظام آموزشی و برنامه­های درسی از آن است»(ا.ن).

- «... آموزش و پرورش باید با برگزاری کارگاهها و سمینارهایی در رابظه با مدیریت دانش انگیزه و آموزش لازم رو برای معلمان و مدیران فراهم کنه»(م.م).

 

همانطور که در جدول فوق قابل ملاحظه است، از دیدگاه افراد مشارکت­کننده در پژوهش عوامل مؤثر در به کارگیری مدیریت دانش در مدرسه، به چهار مقوله­ی کلی و پانزده زیرمقوله شامل: عوامل شخصی و فردی(علاقه و انگیزه افراد،تحصیلات افراد،میزان آگاهی و مهارت افراد در زمینه مدیریت دانش و تجربه افراد)، عوامل سازمانی(مدیریت مدرسه، امکانات درون مدرسه، آموزش و توانمندسازی اعضا، همکاری اعضای درون مدرسه و فرهنگ حاکم بر مدرسه)، فناوری اطلاعات و ارتباطات(دسترسی به اینترنت، عضویت در شبکه­های اجتماعی و مهارت در به کارگیری فناوری­های نوین مانند کامپیوتر و گوشی) و عوامل مربوط به نظام آموزشی(توجه برنامه­های درسی و اسناد بالا دستی به مدیریت دانش، برگزاری کارگاه­ها و سمینارهایی جهت آموزش مدیریت دانش و تشویق به آن، و فراهم کردن شرایط و امکانات لازم) تقسیم می­شود.

 

بحث و نتیجه گیری

نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده­های جمع­آوری شده در پژوهش حاضر به طور کلی نشان داد که توجه به مدیریت دانش در بین مدیران مدارس بالاتر از حد متوسط بوده است و در حد نسبتاً خوبی قرار دارد. این یافته با نتایج پژوهش­های (Mahmoudi,2013)، (Azeri, Barimani & Haji Gholkhani, 2011) ((Rashmeh, Badrgha & Ahmadi,2007، (Aria Zand,2013) ، (Bosieri, Kepha & Onguso,2013)و(Chu, Wang  & Yuen,2011)  همخوان و با نتایج پژوهش­های (Abdul Hamid,2008) ناهمخوان است. نتایج پژوهش در زمینه سوال دوم نشان داد که از نظر آماری بین دیدگاه مدیران مرد و زن از لحاظ میزان توجه به به مدیریت دانش تفاوت وجود ندارد.این یافته با نتایج پژوهش (Azeri, Barimani & Haji Gholkhani,2011) همخوان است. همچنین یافته­های پژوهش برای پرسش­های سه و چهار، بیانگر آن بود بین دیدگاه مدیران از لحاظ توجه به مدیریت دانش بر اساس میزان تحصیلات و سابقه خدمت تفاوت معنی­دار وجود ندارد. همانطور که یافته­های سوال چهار پژوهش نیز نشان می­دهد به نظر می­رسد آنچه در اجرای اثربخش مدیریت دانش نقش مهمتری دارد، علاقه، انگیزه و مهارت فرد است؛ زیرا این عوامل می­تواند به عنوان موتور محرکه­ی افراد جهت قدم برداشتن در این راه باشد. اگرچه ممکن است افراد دارای تحصیلات تکمیلی و سطح بالا و نیز دارای سابقه خدمت زیادی نباشد.

در نهایت نتایج حاصل از پژوهش برای سوال آخر پژوهش نشان داد که چهار مقوله­ی کلی و پانزده زیرمقوله شامل: عوامل شخصی و فردی(علاقه و انگیزه افراد،تحصیلات افراد،میزان آگاهی و مهارت افراد در زمینه مدیریت دانش و تجربه افراد)، عوامل سازمانی(مدیریت مدرسه، امکانات درون مدرسه، آموزش و توانمندسازی اعضا، همکاری اعضای درون مدرسه و فرهنگ حاکم بر مدرسه)، فناوری اطلاعات و ارتباطات(دسترسی به اینترنت، عضویت در شبکه­های اجتماعی و مهارت در به کارگیری فناوری­های نوین مانند کامپیوتر و گوشی) و عوامل مربوط به نظام آموزشی(توجه برنامه­های درسی و اسناد بالا دستی به مدیریت دانش، برگزاری کارگاه­ها و سمینارهایی جهت آموزش مدیریت دانش و تشویق به آن، و فراهم کردن شرایط و امکانات لازم) در به کارگیری موثر مدیریت دانش در مدرسه نقش دارد. این یافته با نتایج پژوهش (Dolani & et al,2013) همخوان است.

امروزه موسسات آموزشی از جمله مدارس به عنوان تولیدکنندگان و انتشاردهندگان دانش ناب آموزشی و تربیتی و مدیران به عنوان راهبران آموزشی در مدارس نیازمند ساختارهایی هستند که به طور اساسی در ایجاد و انتقال دانش بر پایه­ی اصول مدیریت دانش و یادگیری سازمانی، به آنها کمک کند. فرآیند مدیریت دانش در زمینه های مختلف می­تواند باعث بهبود مهارت­های فنی، انسانی و اداراکی مدیران شود(Akbari Langhori,2013). (Petrides and Guinness,2002) معتقدند مدیران مدارس برای اجرای صحیح مدیریت دانش و به تبع آن داشتن مدیریت کارآ و اثربخش، می­توانند چهار گام را مورد استفاده قرار دهند:1) ارزیابی اطلاعات در دسترس، 2) تعیین اطلاعات مورد نیاز برای حمایت از تصمیم گیری، 3) عمل کردن در بستر و چشم انداز فرایندهای سازمانی مدرسه، و 4) ارزیابی اطلاعات با توجه به فرهنگ و سیاست حاکم بر مدرسه. مدیران نخست باید تعیین کنند در شرایط فعلی چه اطلاعاتی در دسترس است که می­تواند به عنوان نقشه راه عمل کرده و چگونه در سازمان یا مدرسه جریان یابد. در مرحله بعد مدیران مدارس باید تعیین کنند که چه نوع اطلاعات جدیدی برای اجرای سیاست­ها، ماموریت­ها، اهداف و تصمیم­گیری­های مدرسه نیاز است. سپس با توجه به اهداف و رسالت مدرسه اعضای مدرسه به ساختار مدیریتی مدرسه به عنوان جامعه یادگیری و سازمان یادگیرنده کمک کنند. آنها باید اطلاعات لازم را کسب و با یکدیگر به اشترک بگذارند. در نهایت مدیریت حاکم بر مدرسه باید به هدایت صحیح اطلاعات با توجه به فرهنگ و سیاست حاکم بر مدرسه بپردازد. اینکه چه اطلاعاتی باید کسب و به اشتراک گذاشته شود و توسط چه کسانی؟ اطلاعات چگونه فراهم و تفسیر شود؟ اطلاعات چگونه باید برای حل مشکلات به کار گرفته شود؟ آیا اعضا برای تسهیم و به اشترک­گذاری اطلاعات تشویق و پاداش داده می­شوند؟ فرهنگ حاکم بر مدرسه باید به ارزش و اهمیت موارد یاد شده توجه کافی و لازم را داشته باشد.

پژوهشگران در انجام پژوهش حاضر با محدودیت هایی روبرو بودند که از جمله آنها می­توان به دشواری دسترسی به اعضای نمونه و عدم همکاری آنها با پژوهشگران اشاره نمود.

در پایان بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، پیشنهاد می­شود که با برگزاری دوره­های آموزش ضمن خدمت، برگزاری کارگاه­های آموزشی و نیز تشویق مدیران مدارس در جهت ارزش و اهمیت توجه به مدیریت دانش و اجرای آن در مدارس، انگیزه و دانش آنها در خصوص مدیریت دانش بیشتر تقویت شود.



[1]- Knowledge Management

[2]- Barron

[3]- Kolmogorov–Smirnov test

Abdul Hamid, J.(2008). “Knowledge strategies of school administrators and teachers”. International Journal of Educational Management, 22(3): 259-268.
Akbari Langhori, J.(2013). The Role of Knowledge Management in Empowerment of Managers Skills (Case Study of School Directors in Babol). Second National Conference on Modern Management, September 5, Gorgan, Non-Profit Higher Education Institute, Hakim Jarjani.
Aria Zand, A.(2010). Knowledge Management Area in Managers' Approaches to the Education Organization of the City of Tehran. Management, 7 (17): 66-81.
Azadi Ahmad Abadi, Q., Azadi Ahmad Abadi, Z., & Azadi Ahmad Abadi, A.(2014). Influence of IT tools on the implementation of knowledge management at the Trade Bank. Knowledge Studies, 1 (1): 71-86.
Azeri, K., Barimani, A., & Haji Gholkhani, B.S.(2011). The Role of Knowledge Management on Teachers' Creativity in Secondary Schools. Management, 8 (21): 79-87.
Bosieri, M.L., Kepha, O., & Onguso, O.V.(2013). “Evaluation of role of knowledge management on performance of secondary schools in Kikuyu District, Kiambu County”. Prime Journal of Social Science (PJSS), 2(10): 464-473.
Chu, K.W., Wang, M., & Yuen, A.H.K.(2011). “Implementing Knowledge Management in School Environment: Teachers' Perception”.Knowledge Management & E-Learning: An International Journal,3(2): 139- 152.
Dolani, A., Gibraeli Mazrayeh Shadi, M., Rahimi, B., & Rashidi, A.(2013). The study of the status and factors affecting the knowledge management cycle from the viewpoint of academic librarians of Urmia. Journal of Paramedicine Faculty of Tehran University of Medical Sciences (Pewter Health), 7 (2): 162-154.
Ghorbani, S.(2009). What is knowledge management? Work & Society, 116 and 117: 48-56.
Haji Mohammadi, N., & Soleimani, N.(2014). Relationship between Knowledge Management and Creativity among Primary Teachers of Varamin County. Educational Management Innovations, 9 (4): 7-17.
Hasanpour, H. A., Jahanshahi; H., Ahmadi Ghovaqi, M., & Danesh payeh, H.(2012). Identifying and analyzing the factors affecting the readiness of universities to successfully implement knowledge management. Specialty parks and growth centers, 8 (3): 43-50.
Karimi, N.(2006). Knowledge management, the need for today's organization. Research Institute for Scientific Information and Documents of Iran, 3(6).
Leung, C.H.(2010).“Critical Factors of Implementing Knowledge Management in School Environment: A Qualitative Study in Hong Kong”. Research Journal of Information Technology 2(2):66-80·
Mahmoudi, Z.(2013). Study of the role of school principals in teaching knowledge sharing practices among elementary school teachers in Tehran: providing a template. Master's Thesis, Kharazmi University of Tehran, Faculty of Education and Psychology.
Rajabi, A.M., & Shah Mohammadi, G.(2013). A Model for the Application of Information Technology in the Knowledge Management of IRI Law Enforcement. Management Studies on Police Training, 1 (6): 102-139.
Rashmeh, J., Badrgha, A., & Ahmadi, F.(2007). A Comparison between Knowledge Management and Organizational Learning in Intelligent and Normal Schools in Tehran. Educational Research, 4 (13): 31-54.
Rezvianian, O., & Mutolian, S.A.(2006). Knowledge of senior managers; Achievements and Challenges Case Study of Iran Petrochemical Industry. Second International Conference on Information and Development Management, Tehran, Olympic Hotel.
Rouhbakhsh, H., Hosseingholizadeh, R., & Javidi Kalateh Jafar Abadi, T.(2016). Description and Analysis of Personal Knowledge Management Skills: A Case Study. Journal of Information Processing and Management, 32 (2): 375-395.
 Singh, M.(2012). “A Framework for Teaching Knowledge Management as a College Course”. International Journal of Humanities and Social Science,2(6): 193- 203.
Sobhani, Y., Henry, H., Shahlayi, J., & Ahmadi, A.(2013). The relationship between information technology and knowledge management in sports federations. Sports Manager, 17: 55-73.
Taghizadeh, H., Soltani, G., & Mehdi Levi, R.(2010). A Survey on the Application of Knowledge Management Process in a Service Organization (Case Study). Beyond Management, 3 (12): 33- 48.
Tahir, L. M., Ozay, M., Sumintono,B., & Matzain, I.(2013). “Creating Knowledge Practices in School: Exploring Teachers Knowledge Creation”. International Journal of Humanities and Social Science,3(1):147- 154.