Document Type : Quantitative Research Paper
Authors
1 PHD student of curriculum studies, Bu Ali Sina university, Hamedan, Iran.
2 Working in the Department of Education in Marivan, Marivan, Iran.
Abstract
Keywords
ما در دنیایی زندگی میکنیم که به خاطر جهانی شدن، دچار تغییرات سریع و اجتنابناپذیری است(Ghorbani, 2009). امروزه دارایىهاى فیزیکى و ملموس سازمانها از قبیل پول، ساختمان و تجهیزات به عنوان مزیتهاى رقابتى تلقى نمىشوند، بلکه نیروى انسانى دانشى و سرمایههاى فکرى نقش تعیینکنندهاى در افزایش توان رقابتى سازمانها بازى میکند((2012 Hasanpour, Jahanshahi, Ahmadi Ghovaqi & Danesh payeh,2012 مدیریت دانش[1]، به تدریج چنان جای خود را در مباحث مدیریتی باز کرده که به زعم (Drucher,2009) به «راز موفقیت سازمان ها در قرن21» تبدیل شده است(Rouhbakhsh; Hosseingholizadeh, & Javidi Kalateh Jafar Abadi,2016).
بنابراین نیاز است که هر سازمانی برای تبدیل شدن به یک سازمان یادگیرنده همراه با تمام نیروی انسانی آن به ویژه مدیران آن، از چیستی و چگونگی اجرا و به کارگیری مدیریت دانش، آگاهی لازم و کافی را داشته باشند. برای ارائه تعریفی از مدیریت دانش نخست باید به تعریف و مشخص کردن مفهوم دانش پرداخت. بدون چنین تعریفی، مدیران دقیقاً متوجه نمیشوند که به دنبال مدیریت چه چیزی هستند و آیا اصولاً چنین دانشی برای اعمال مدیریت دارند یا خیر؟(Taghizadeh, Soltani & Mehdi Levi,2010). بنابراین دانش را میتوان« مجموعه ادراکات،آگاهیها یا شناختی دانست که در خلال مطالعه، تحقیق، مشاهده یا تجربه نسبت به جهان بیرونی در فرد ایجاد میشود»( Azadi Ahmad Abadi, Azadi Ahmad Abadi & Azadi Ahmad Abadi,2014). بر همین اساس مدیریت دانش فرایندی است که به سازمانها یاری میرساند تا اطلاعات مهم را بیابند، گزینش، سازماندهی و منتشر کنند و تخصصی است که برای فعالیتهایی چون حل مشکلات، آموختن پویا، برنامهریزی راهبردی و تصمیمگیری، ضروری است. (Coetze,2005)مدیریت دانش را چنین تعریف مینماید: فرایندی که از آن طریق سازمان به ایجاد سرمایه حاصل از فکر و اندیشه اعضاء و دارایی مبتنی بر دانش میپردازد(Ghorbani, 2009). (Singh, 2012) مدیریت دانش را فرآیند شناسایی، کسب، حفظ و انتقال معنیدار دانش مفید و ارزشمند، برای هر فردی در هر مکان و هر زمانی که نیاز باشد، میدانند. از دیدگاه بارون[2](2010 Aria Zand,) مدیریت دانش عبارت است از یک رویکرد نظام یافته و یکپارچه جهت شناخت، استفاده و سهیم شدن در تجارب و تخصص های موجود مدون و نامدون در سازمان. هدف از مدیریت دانش بهبود کیفیت مشارکت و سهم افراد در ساختن و پیشرفت سازمان خود است که این کار به وسیله درک افراد از شرایطی که سازمان در آن قرار دارد، مسئولیتپذیری آنها در سازمان، همکاری و به اشتراک گذاری آنچه که میدانند، یاد میگیرند و به طور موثر به چالش میکشند و نیز بحث و مذاکره و یادگیری از دیگران، صورت میگیرد(Chu, Wang & Yuen,2011).
چهار عامل عمده را در ظهور مدیریت دانش مؤثر دانسته اند: 1. گذر از عصر سلطه سرمایههای مادی به سلطه سرمایههای فکری، 2. افزایش خارق العاده در حجم اطلاعات، ذخیره الکترونیکی آن و افزایش دسترسی به اطلاعات، 3. تغییر هرم سنی جمعیت و خطر از دست دادن دانش سازمانی به واسطه بازنشستگی کارکنان، 4. تخصصیتر شدن فعالیتها(Karimi,2006؛Rajabi, & Shah Mohammadi,2013). عوامل یاد شده ضرورت توجه به مدیریت دانش در هر سازمانی را بیش از پیش نمایان میسازد. در حوزه تعلیم و تربیت نیز مدرسه به عنوان یک سازمان و مدیریت آن، از این امر مستثناء نبوده و نیازمند توجه اساسی به مدیریت دانش است.
1- مدیران مدارس تا چه حد به مدیریت دانش توجه دارند؟
2- آیا بین مدیران زن و مرد از لحاظ میزان توجه به مدیریت دانش تفاوت وجود دارد؟
3- آیا بین مدیران از لحاظ توجه به مدیریت دانش بر اساس سابقه خدمت تفاوت وجود دارد؟
4- آیا بین مدیران از لحاظ توجه به مدیریت دانش بر اساس تحصیلات تفاوت وجود دارد؟
5- به نظر شما عوامل موثر بر توجه به مدیریت دانش در مدرسه چیست؟
روش شناسی پژوهش
پژوهش حاضر توصیفی و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران مدارس متوسطه(اول و دوم) شهرستان مریوان در سال تحصیلی 96- 95 تشکیل میدهد که تعداد آنها برابر با 82 نفر(66 نفر مرد،16 نفر زن) میباشد. از این تعداد بر اساس جدول نمونهگیری مورگان، تعداد 66 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند.
ابزار جمعآوری اطلاعات برای سوالات 1 تا 4 شامل یک نمونه پرسشنامه محقق ساخته مدیریت دانش است که متناسب با هدف پژوهش و بر اساس مبانی نظری پژوهش، در قالب طیف پنج درجهای لیکرت از خیلی کم تا خیلی زیاد تدوین شد. برای پاسخگویی به سوال آخر پژوهش نیز سوال مورد نظر به صورت سوال باز پاسخ، در برگهای ضمیمه پرسشنامه اصلی شد و از افراد نمونه خواسته شد که به آن پاسخ دهند. روایی پرسشنامه توسط 5 نفر از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز از طریق فرمول آلفای کرانباخ مورد آزمون قرار گرفت که آلفای محاسبه شده برابر با 83/0بود و پایایی مطلوبی را نشان میدهد. برای تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده از شاخصهای آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد و نیز آزمونهای آماری کولموگروف- اسمیرنوف[3]، آزمون t تک گروهی، آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون t مستقل استفاده شد. برای این کار نرم افزار آماری 19 SPSS مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها
قبل از تجزیه و تحلیل دادهها، برای تعیین نرمال بودن توزیع دادهها از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شد. نتایج این آزمون در جدول شماره 1 ارائه شده است.
جدول شماره 2: آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای تعیین نرمال بودن دادهها
میانگین |
انحراف استاندارد |
سطح معنیداری |
K-S |
47/83 |
26/8 |
20/0 |
89/0 |
از آنجا که سطح معنیداری بزرگتر از 05/0 است(20/0) در نتیجه آزمون معنی دار نیست و توزیع دادهها نرمال است. پس میتوان از آزمونهای پارامتریک استفاده کرد.
سوال اول: مدیران مدارس تا چه حد به مدیریت دانش توجه دارند؟
جدول شماره 3: نتایج آزمون t تک گروهی برای مقایسه دیدگاه مدیران بر اساس مؤلفههای مدیریت دانش
مؤلفهها |
تعداد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
درجه آزادی |
t |
سطح معنی داری |
کسب دانش |
66 |
78/3 |
53/0 |
65 |
23/56 |
0001/0 |
خلق دانش |
66 |
75/3 |
51/0 |
65 |
69/57 |
0001/0 |
به کارگیری دانش |
66 |
17/4 |
47/0 |
65 |
36/69 |
0001/0 |
انتقال و نشر دانش |
66 |
65/3 |
46/0 |
65 |
05/63 |
0001/0 |
ثبت و ذخیره دانش |
66 |
80/3 |
52/0 |
65 |
99/57 |
0001/0 |
نتایج حاصل از آزمون t تک گروهی در جدول شماره 2 بیانگر آن است که در همه مؤلفهها، میانگین به دست آمده از نظر آماری اختلاف معنیداری با میانگین پیشفرض(یعنی 3) دارد و بیشتر از آن است. از آنجا که سطح معنیداری کمتر از 05/0 میباشد، این اختلاف از نظر آماری معنیدار است. بیشترین توجه مربوط به مؤلفهی «به کارگیری دانش» با میانگین 17/4 و کمترین توجه مربوط به مؤلفهی «انتقال و نشر دانش» با میانگین 65/3 است. در کل میتوان نتیجه گرفت که توجه به مدیریت دانش در بین مدیران مدارس بالاتر از حد متوسط بوده است و در حد نسبتاً خوبی قرار دارد.
سوال دوم: آیا بین دیدگاه مدیران زن و مرد از لحاظ میزان توجه به مدیریت دانش تفاوت وجود دارد؟
جدول شماره 4: نتایج آزمون t مستقل در تعیین تفاوت بین دیدگاه مدیران مرد و زن
جنسیت |
تعداد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
درجه آزادی |
t |
سطح معنی داری |
مرد |
52 |
81/3 |
40/0 |
65 |
393/0 |
36/0 |
زن |
14 |
77/3 |
33/0 |
نتایج آزمون t مستقل در جدول شماره 3 نشان میدهد از آنجا که سطح معنیداری بیشتر از 05/0 است(36/0)، میتوان نتیجه گرفت که از نظر آماری بین دیدگاه مدیران مرد و زن از لحاظ میزان توجه به به مدیریت دانش تفاوت وجود ندارد.
سوال سوم: آیا بین دیدگاه مدیران از لحاظ توجه به مدیریت دانش بر اساس سابقه خدمت تفاوت وجود دارد؟
جدول شماره 5: نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه در تعیین تفاوت دیدگاه مدیران بر اساس سابقه خدمت
منبع تغییرات |
مربع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
آماره آزمون(F) |
سطح معنیداری(p) |
بین گروهی |
206.824 |
5 |
41.365 |
.585 |
.711 |
درون گروهی |
4028.890 |
61 |
70.682 |
|
|
مجموع |
4235.714 |
66 |
|
|
|
با توجه به اطلاعات ارائه شده در جدول شماره 4، چون میزان F محاسبه شده یعنی 58/0 با درجات آزادی(5،57) در سطح 05/0 معنی دار نیست(سطح معنیداری بزرگتر از 05/0 است)، با اطمینان 95 درصد میتوان گفت بین دیدگاه مدیران از لحاظ توجه به مدیریت دانش بر اساس سابقه خدمت تفاوت معنیدار وجود ندارد.
سوال چهارم: آیا بین دیدگاه مدیران از لحاظ توجه به مدیریت دانش بر اساس میزان تحصیلات تفاوت وجود دارد؟
جدول شماره 6: نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه در تعیین تفاوت دیدگاه مدیران بر اساس میزان تحصیلات
منبع تغییرات |
مربع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
آماره آزمون(F) |
سطح معنیداری(p) |
بین گروهی |
240.548 |
2 |
120.247 |
1.806 |
.173 |
درون گروهی |
3995.167 |
64 |
66.586 |
|
|
مجموع |
4235.714 |
66 |
|
|
|
با توجه به اطلاعات ارائه شده در جدول شماره 5، چون میزان F محاسبه شده یعنی 806/1 با درجات آزادی(2،60) در سطح 05/0 معنی دار نیست(سطح معنیداری بزرگتر از 05/0 است)، با اطمینان 95 درصد میتوان گفت بین دیدگاه مدیران از لحاظ توجه به مدیریت دانش بر اساس میزان تحصیلات تفاوت معنیدار وجود ندارد.
سوال پنجم: به نظر شما عوامل موثر بر توجه به مدیریت دانش در مدرسه چیست؟
افراد نمونه در پاسخ به این سوال پژوهش، عوامل مختلفی را بیان کردند که در جدول شماره 6 این عوامل به صورت طبقهبندی شده همراه با ذکر مصادیقی از گفتههای آنها ارائه شده است.
جدول شماره7: عوامل موثر بر توجه به مدیریت دانش در مدرسه از دیدگاه مدیران
مقوله کلی |
زیرمقولهها |
مصادیق |
عوامل شخصی و فردی |
- علاقه و انگیزه افراد - تحصیلات افراد - میزان آگاهی و مهارت افراد در زمینه مدیریت دانش - تجربه افراد |
- «به نظر من در درجه اول علاقه و انگیزه خود فرد نقش مهمی در توجه به مدیریت دانش داره...»(س.م). - «... خب یکی از عواملی که خیلی میتونه مؤثر باشه، مهارت و دانش افراد در زمینه مدیریت دانش است»(ج.ف). |
عوامل سازمانی |
- مدیریت مدرسه - امکانات درون مدرسه - آموزش و توانمندسازی اعضا - همکاری اعضای درون مدرسه - فرهنگ حاکم بر مدرسه |
- «به نظر من همکاری اعضا در این زمینه خیلی مؤثره، نمیتوان کسی رو وادار به این کار کرد...»(س.س). - «... اعضا برای این که بتونن به مدیریت دانش بپردازند، باید آموزش لازم رو ببینند...»(ن.ر). |
فناوری اطلاعات و ارتباطات |
- دسترسی به اینترنت - عضویت در شبکههای اجتماعی - مهارت در به کارگیری فناوریهای نوین مانند کامپیوتر و گوشی و ... |
- « به نظر من عضویت در شبکههای اجتماعی نقش خیلی مهمی در مدیریت دانش داره...»(س.ت). - « ... مدیریت دانش نیازمند این است که مهارت کافی در زمینه کامپیوتر و گوشی داشته باشیم...»(م.ا). |
عوامل مربوط به نظام آموزشی |
- توجه برنامههای درسی و اسناد بالا دستی به مدیریت دانش - برگزاری کارگاهها و سمینارهایی جهت آموزش مدیریت دانش و تشویق به آن - فراهم کردن شرایط و امکانات لازم |
- « به نظر من یکی از عومل موفقیت در اجرای درست مدیریت دانش حمایت نظام آموزشی و برنامههای درسی از آن است»(ا.ن). - «... آموزش و پرورش باید با برگزاری کارگاهها و سمینارهایی در رابظه با مدیریت دانش انگیزه و آموزش لازم رو برای معلمان و مدیران فراهم کنه»(م.م). |
همانطور که در جدول فوق قابل ملاحظه است، از دیدگاه افراد مشارکتکننده در پژوهش عوامل مؤثر در به کارگیری مدیریت دانش در مدرسه، به چهار مقولهی کلی و پانزده زیرمقوله شامل: عوامل شخصی و فردی(علاقه و انگیزه افراد،تحصیلات افراد،میزان آگاهی و مهارت افراد در زمینه مدیریت دانش و تجربه افراد)، عوامل سازمانی(مدیریت مدرسه، امکانات درون مدرسه، آموزش و توانمندسازی اعضا، همکاری اعضای درون مدرسه و فرهنگ حاکم بر مدرسه)، فناوری اطلاعات و ارتباطات(دسترسی به اینترنت، عضویت در شبکههای اجتماعی و مهارت در به کارگیری فناوریهای نوین مانند کامپیوتر و گوشی) و عوامل مربوط به نظام آموزشی(توجه برنامههای درسی و اسناد بالا دستی به مدیریت دانش، برگزاری کارگاهها و سمینارهایی جهت آموزش مدیریت دانش و تشویق به آن، و فراهم کردن شرایط و امکانات لازم) تقسیم میشود.
بحث و نتیجه گیری
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده در پژوهش حاضر به طور کلی نشان داد که توجه به مدیریت دانش در بین مدیران مدارس بالاتر از حد متوسط بوده است و در حد نسبتاً خوبی قرار دارد. این یافته با نتایج پژوهشهای (Mahmoudi,2013)، (Azeri, Barimani & Haji Gholkhani, 2011) ((Rashmeh, Badrgha & Ahmadi,2007، (Aria Zand,2013) ، (Bosieri, Kepha & Onguso,2013)و(Chu, Wang & Yuen,2011) همخوان و با نتایج پژوهشهای (Abdul Hamid,2008) ناهمخوان است. نتایج پژوهش در زمینه سوال دوم نشان داد که از نظر آماری بین دیدگاه مدیران مرد و زن از لحاظ میزان توجه به به مدیریت دانش تفاوت وجود ندارد.این یافته با نتایج پژوهش (Azeri, Barimani & Haji Gholkhani,2011) همخوان است. همچنین یافتههای پژوهش برای پرسشهای سه و چهار، بیانگر آن بود بین دیدگاه مدیران از لحاظ توجه به مدیریت دانش بر اساس میزان تحصیلات و سابقه خدمت تفاوت معنیدار وجود ندارد. همانطور که یافتههای سوال چهار پژوهش نیز نشان میدهد به نظر میرسد آنچه در اجرای اثربخش مدیریت دانش نقش مهمتری دارد، علاقه، انگیزه و مهارت فرد است؛ زیرا این عوامل میتواند به عنوان موتور محرکهی افراد جهت قدم برداشتن در این راه باشد. اگرچه ممکن است افراد دارای تحصیلات تکمیلی و سطح بالا و نیز دارای سابقه خدمت زیادی نباشد.
در نهایت نتایج حاصل از پژوهش برای سوال آخر پژوهش نشان داد که چهار مقولهی کلی و پانزده زیرمقوله شامل: عوامل شخصی و فردی(علاقه و انگیزه افراد،تحصیلات افراد،میزان آگاهی و مهارت افراد در زمینه مدیریت دانش و تجربه افراد)، عوامل سازمانی(مدیریت مدرسه، امکانات درون مدرسه، آموزش و توانمندسازی اعضا، همکاری اعضای درون مدرسه و فرهنگ حاکم بر مدرسه)، فناوری اطلاعات و ارتباطات(دسترسی به اینترنت، عضویت در شبکههای اجتماعی و مهارت در به کارگیری فناوریهای نوین مانند کامپیوتر و گوشی) و عوامل مربوط به نظام آموزشی(توجه برنامههای درسی و اسناد بالا دستی به مدیریت دانش، برگزاری کارگاهها و سمینارهایی جهت آموزش مدیریت دانش و تشویق به آن، و فراهم کردن شرایط و امکانات لازم) در به کارگیری موثر مدیریت دانش در مدرسه نقش دارد. این یافته با نتایج پژوهش (Dolani & et al,2013) همخوان است.
امروزه موسسات آموزشی از جمله مدارس به عنوان تولیدکنندگان و انتشاردهندگان دانش ناب آموزشی و تربیتی و مدیران به عنوان راهبران آموزشی در مدارس نیازمند ساختارهایی هستند که به طور اساسی در ایجاد و انتقال دانش بر پایهی اصول مدیریت دانش و یادگیری سازمانی، به آنها کمک کند. فرآیند مدیریت دانش در زمینه های مختلف میتواند باعث بهبود مهارتهای فنی، انسانی و اداراکی مدیران شود(Akbari Langhori,2013). (Petrides and Guinness,2002) معتقدند مدیران مدارس برای اجرای صحیح مدیریت دانش و به تبع آن داشتن مدیریت کارآ و اثربخش، میتوانند چهار گام را مورد استفاده قرار دهند:1) ارزیابی اطلاعات در دسترس، 2) تعیین اطلاعات مورد نیاز برای حمایت از تصمیم گیری، 3) عمل کردن در بستر و چشم انداز فرایندهای سازمانی مدرسه، و 4) ارزیابی اطلاعات با توجه به فرهنگ و سیاست حاکم بر مدرسه. مدیران نخست باید تعیین کنند در شرایط فعلی چه اطلاعاتی در دسترس است که میتواند به عنوان نقشه راه عمل کرده و چگونه در سازمان یا مدرسه جریان یابد. در مرحله بعد مدیران مدارس باید تعیین کنند که چه نوع اطلاعات جدیدی برای اجرای سیاستها، ماموریتها، اهداف و تصمیمگیریهای مدرسه نیاز است. سپس با توجه به اهداف و رسالت مدرسه اعضای مدرسه به ساختار مدیریتی مدرسه به عنوان جامعه یادگیری و سازمان یادگیرنده کمک کنند. آنها باید اطلاعات لازم را کسب و با یکدیگر به اشترک بگذارند. در نهایت مدیریت حاکم بر مدرسه باید به هدایت صحیح اطلاعات با توجه به فرهنگ و سیاست حاکم بر مدرسه بپردازد. اینکه چه اطلاعاتی باید کسب و به اشتراک گذاشته شود و توسط چه کسانی؟ اطلاعات چگونه فراهم و تفسیر شود؟ اطلاعات چگونه باید برای حل مشکلات به کار گرفته شود؟ آیا اعضا برای تسهیم و به اشترکگذاری اطلاعات تشویق و پاداش داده میشوند؟ فرهنگ حاکم بر مدرسه باید به ارزش و اهمیت موارد یاد شده توجه کافی و لازم را داشته باشد.
پژوهشگران در انجام پژوهش حاضر با محدودیت هایی روبرو بودند که از جمله آنها میتوان به دشواری دسترسی به اعضای نمونه و عدم همکاری آنها با پژوهشگران اشاره نمود.
در پایان بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، پیشنهاد میشود که با برگزاری دورههای آموزش ضمن خدمت، برگزاری کارگاههای آموزشی و نیز تشویق مدیران مدارس در جهت ارزش و اهمیت توجه به مدیریت دانش و اجرای آن در مدارس، انگیزه و دانش آنها در خصوص مدیریت دانش بیشتر تقویت شود.