Document Type : Quantitative Research Paper
Authors
1 Associate Professor of Educational Sciences, Shahid Madani University of Tabriz, Iran.
2 PhD student in Educational Management, Urmia University,Urmia, Iran.
3 Associate Professor, Department of Educational Sciences, Islamic Azad University, Tabriz Branch, Tabriz, Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
مدیران مسئولیت تصمیمگیری آگاهانه، برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل منابع برای رسیدن به هدفهای سازمان را به عهدهدارند و مدیریت فرایند هماهنگی و مدیریت منابع به شیوه کارآمد و مؤثر است. مدیریت، رسیدگی و کنترل منابع سازمان برای دستیابی به برونداد مطلوب است(Mathur, 2005). بر اساس تغییرات و تحولات کنونی در جوامع بشری، مدیران در صورتی میتوانند به وظایف خطیر خود بپردازند و سازمان را به اهدافشان برسانند که شرایط، موقعیت و بستر مناسبی برای فعالیت داشته باشند. صلاحیت مدیران از نظر مهارتهای مدیریتی، یکی از مهمترین عوامل استمرار موفقیت در هر سازمان است. اثربخشی و کارایی مدیران مستلزم داشتن مهارتهای مدیریتی است و نقصان هر یک از مهارتها شانس موفقیت مدیر و در نهایت، شانس موفقیت سازمان به عنوان یک کل کاهش میدهد. هر یک از مهارتها جهت انجام وظایف مدیریت اهمیت دارند(Nikaein, Taabodi & Vareth, 2016). رابرت کاتز مهارتهای مورد نیاز مدیران را به فنی، انسانی و ادراکی طبقهبندی کرده است. مهارت به تواناییهای قابل پرورش شخص که در عملکرد و ایفای وظایف منعکس میشود، اشاره میکند. مهارت فنی[1]، یعنی دانایی و توانایی در انجام دادن وظایف خاص که لازمه آن ورزیدگی در کاربرد فنون و ابزار ویژه، و شایستگی عملی در رفتار و فعالیت است. مهارت انسانی[2]، یعنی داشتن توانایی و قدرت تشخیص در زمینه ایجاد محیط تفاهم و همکاری و انجام دادن کار به وسیله دیگران، فعالیت موثر به عنوان عضو گروه، درک انگیزههای افراد و تاثیرگذاری بر رفتار آنان است. مهارت ادراکی[3]، یعنی توانایی ذهنی برای درک و تجزیه و تحلیل پیچیدگیهای سازمان و فهم همه عناصر و اجزای تشکیل دهنده کار و فعالیت سازمانی به صورت یک کل واحد است(Alagheh Band, 2017). به زعم اذرا و گامان مدیران مدارس باید مسائل مدرسه را حل کنند، اما آنها با کمبود آموزش و کارکنان آموزش ندیده مواجه هستند (Hussain, & Zamair, 2011). درحالیکه کارایی و اثربخشی مدارس شدیداً تحت تأثیر توانائیها، عملکرد و کارایی مدیر و وابسته به دانش، تخصص و تجربه اوست و این دانش و مهارت از طریق آموزشهای قبل از خدمت، حین استخدام تأمین و بهروزرسانی میشود که در این میان اهمیت آموزشهای ضمن خدمت به دلیل به هنگام بودن و در راستای ارتقاء سطح دانش و تواناییهای مدیران غیرقابلانکار بوده و بهعنوان یکی از متداولترین و قابلقبولترین روشهای توسعه و ارتقاء دانش و تخصص مدیران تلقی میشود.
توجه به آموزش و بهسازی نیروی انسانی از جایگاه و اهمیت ویژهای برخوردار است (Aydi, & Naveh Ebrahim, 2011). علیرغم افزایش سرمایهگذاری و توجه روزافزون به این حوزه نسبت به برنامههای آموزشی و بهسازی منابع انسانی، نوعی تردید و دودلی در میان سرمایهگذاران سازمانها در خصوص اثربخشی برنامههای آموزشی و نیز تمایل آنها برای افزایش سرمایهگذاریهای آموزشی را نشان میدهد (Frances & Roland Bee, 2003). به نظر میرسد یکی از عوامل اصلی ناکارآمدی آموزشهای ضمن خدمت، عدم اتخاذ رویکرد سامانمند و بیتوجهی یا کمتوجهی نسبت به هریک از گامهای فرایند آموزشی، یعنی نیازسنجی، برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی است. در این راستا، یکی از روشهایی که میتواند آموزش را اثربخش سازد، ارائه برنامه مبتنی بر نیازسنجی است. امروزه این نیازها هستند که برنامهها را جهت داده و راهبردی مینمایند. به تعبیری، امروزه آموزشها مبتنی بر نیازها هستند (Hobbi et al, 2010). نیازسنجی آموزشی اساس فعالیتهای آموزشی میباشد. شناسایی نیازهای آموزشی روشی برای هماهنگ کردن مهارتهای پایه کارمندان با الزامات سازمان میباشد (Bhattacharyya, 2010).
امروزه گرایش به نیازسنجی و فعالیتهای مربوط به تحلیل و تعیین نیازهای آموزشی جایگاه والای علمی و قانونی در همهی سازمانها به دست آورده است؛ چنانکه بر اساس پیمایش "فدراسیون بینالمللی سازمانهای آموزش توسعه" نیازسنجی یکی از ده موضوع اساسی 35 کشور بوده است، همینطور پیمایش دیگری که توسط "انجمن آموزش و توسعه" انجامگرفته است، نشان میدهد که گرایش به نیازسنجی آموزشی از برنامههای اساسی سازمانها است (Fathi Vajargah, Khorasani & Hasanzadeh, 2013). لازمه انجام نیازسنجی آگاهی از مفهوم آن و نیز مراحل و روشهای آن است. نیاز آموزشی به شکاف بین عملکرد واقعی و عملکرد موردنظر و یا تفاوت بین تواناییهای فعلی و الزامات شغلی که میتواند توسط آموزش بسته شود، گفته میشود، طبقهبندیهای مختلفی از نیازهای آموزشی وجود دارد که متداولترین آن تقسیمبندی آنها به دودسته: نیازهای آموزشی سازمان و نیازهای آموزشی کارکنان فردی است (McConnell, 2004). نیازسنجی (تعیین نیازهای) آموزشی عبارت است از «شناسایی نیازها (فاصله میان "آنچه هست" و "آنچه باید باشد") و درجهبندی آنها به ترتیب اولویت و انتخاب نیازهایی که باید کاهشیافته یا حذف شود. به عبارتی نیازسنجی به یک فرایند یا جریان اشاره دارد که نتیجه آن عبارت است از مجموعهای از نیازها که بر اساس اولویت تنظیمشدهاند و باید برای کاهش یا برطرف کردن آن اقدامات اساسی صورت پذیرد (Abbaszadegan & Torkzadeh, 2000). به عبارتی نیازسنجی آموزشی فرایند جمعآوری اطلاعات در مورد نیازهای آموزشی دریافت شده و عملی میباشد که پس از شناسایی بهوسیله آموزش رفع میگردد(Barbazette, 2006). مقصد نیازسنجی آموزشی عبارت است از شناخت دانش و مهارتهایی که افراد واجد آن نمیباشند و برای آنکه شغل خود را به نحو مطلوبی انجام دهند، پرورش آن ضروری است (Tada, 2004). مطالعهای در تانزانیا نشان داد که اغلب مدارس متوسطه بهطور غیر مؤثری مدیریت میگردند که ناشی از کمبود مهارتهای مدیریتی مدیران مدارس میباشد که منجر به عملکرد ضعیف تحصیلی دانش آموزان میگردد (Mirunde, 2015).
برای انجام نیازسنجی الگوهای مختلفی طراحیشده است که ازجمله میتوان به الگوی نیازسنجی کافمن و هرمن، الگوی ترند، الگوی هوستون، الگوی نیازسنجی اتحادیه نظام آموزشی، الگوی نیازسنجی در سطح مدارس متوسطه، الگوی کلاین، الگوی تحلیل وظیفه، الگوی پیشنهادی وودال و وینستنتلی، ماتریسهای مهارت، الگوی پیشنهادی شورای همکاری گمرکی اشاره کرد (Fathi Vajargah, 2013). مک کیلپ مراحل مشترک الگوی نیازسنجی که در اکثر الگوها وجود دارد را بیان میکند که شامل مراحل زیر است: شناسایی کاربران و استفادهکنندگان از فرایند نیازسنجی، شناسایی و توصیف جامعه موردنظر و محیط آنها برای فرایند نیازسنجی، انتخاب روش نمونهگیری نوع و اندازه حجم نمونه، گزینش و انتخاب الگوی نیازسنجی برای استفاده و بهکارگیری، انجام نمونهگیری، اجرای روشهای موردنظر در نیازسنجی، تلفیق اطلاعات حاصل از منابع اطلاعاتی، اولویتبندی، تجزیهوتحلیل نتایج حاصل از نیازسنجی، اعلام نتایج حاصل از فرایند نیازسنجی به تصمیمگیرندگان، کاربران و سایر مخاطبان که نتایج به آنها مربوط میشود (Fathi Vajargah, 2013).
پژوهشهایی متفاوتی در زمینه نیازسنجی آموزشی مدیران انجامشده است که در ذیل به چند مورد از این پژوهشها اشاره میشود:
در پژوهشی Koohi et al (2014) در بررسی نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطه شهرستانهای استان تهران بر اساس مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی به این نتیجه رسیدند که مهارت فنی، انسانی و ادراکی مدیران مورد مطالعه بهطور معنیداری در حد متوسط قرار دارد و بین مدیران زن و مرد در مورد نیاز آموزشی مهارت انسانی و ادراکی تفاوت معناداری وجود دارد و بین مدیران زن و مرد در مورد نیاز آموزشی مهارت فنی تفاوت معناداری مشاهده نشد. پژوهش Afshari, Honari& Ghafouri (2010) با عنوان بررسی مهارتهای سهگانه مدیریتی (فنی، ادراکی، انسانی) مدیران ادارات تربیتبدنی دانشگاههای سراسر کشور نشان داد که بین مهارتهای سهگانه مدیریت ادارات تربیتبدنی تفاوت معناداری وجود دارد، اولویت این مهارتها برای مدیران به تربیت شامل مهارتهای انسانی، ادراکی، فنی است و اهمیت مهارتهای انسانی در تمام ردههای مدیریتی در سلسلهمراتب مدیریت در هر سازمانی جزء لاینفک انجام وظایف مدیریتی محسوب میشود. همچنین Bahmani (2009) در تحقیقی با عنوان بررسی رابطه بین مهارتهای مدیریتی و اثربخشی آنان از دیدگاه معلمان شهرستان سراب نشان داد که بین مهارتهای فنی، انسانی و اداراکی مدیران و اثربخشی آنها رابطه معنیداری وجود دارد. در پژوهشی Ahmadi & Dostmohamadlo (2010) با عنوان «بررسی رابطهی بین مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی مدیران با میزان اثربخشی» به این نتیجه رسیدند که بین مهارت فنی مدیران و اثربخشی سازمان رابطهای معنادار وجود دارد و با افزایش میزان مهارتهای انسانی مدیران، اثربخشی سازمان نیز افزایش مییابد و با افزایش میزان مهارتهای ادراکی مدیران، اثربخشی سازمان افزایش مییابد. بین میزان ادراک مدیران و معلمان از مهارتهای سهگانه مدیریتی، تفاوتی معنادار وجود ندارد. طی مطالعهای Samini & Samaniyan (2005) تحت عنوان نیازسنجی آموزشی مهارتهای مدیران ستادی و اجرایی استان گلستان به این نتیجه رسیدند که مدیران در مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی تا حد زیادی به آموزش نیاز دارد.
پژوهش Hussain & Zamair (2011) نشان داد که مدیران مدارس نیاز به آموزش در سطوح مختلف مدیریتی، شامل مدیریت مالی، مدیریت آکادمیک، مدیریت اداری، مدیریت منابع انسانی و مدیریت عمومی دارند. مقایسه نیازهای آموزشی بین مردان و زنان نشان داد که مردان نیازهای آموزشی زیادی نسبت به زنان در سطوح مختلف مدیریتی دارند. نیاز مداوم به بهروزرسانی اطلاعات در عصر تغیر و تحول لزوم تکرار و اهمیت پژوهشهای نیازسنجی را بیش از بیش نمایان میسازد. با توجه به این امر این مطالعه باهدف نیازسنجی و نیز اولویتبندی نیازهای آموزشی مهارتهای مدیریتی مدیران مدارس ابتدایی و متوسطه ناحیه 4 تبریز و بررسی ارتباط رشته و مقطع تحصیلی یا آن انجامشده است.
روششناسی تحقیق
پژوهش حاضر، از نوع تحقیقات کاربردی بوده و به روش توصیفی – پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران ابتدایی و متوسطه ناحیه 4 تبریز بوده است که از 112 نفر جامعه آماری با استفاده از فرمول کوکران 95 نفر بهعنوان نمونه مشخص و به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی انتخاب شدند. با توجه به اینکه جامعه آماری نسبتاً بزرگ است آن را به دو طبقه ابتدایی و متوسطه که هرکدام نیز به دو طبقه مرد و زن تقسیم کرده و حجم نمونه به نسبت جمعیت طبقهها تعیین شد و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی از بین هر یک از مدیران، نمونه مورد نظر انتخاب شد. ابزارهای گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته در مقیاس پنجدرجهای لیکرت بود که بر اساس نظریه کاتز طراحی گردید. به نظر کاتز، مهارت تواناییهایی را نشان میدهد که قابل توسعه بوده و خود را در عملکرد نشان میدهند و به بندرت بهصورت بالقوه است و لازمه مدیریت اثربخش را دارا بودن مهارتهای سهگانه ادراکی، انسانی و فنی میداند؛ که هرکدام میتوانند بهطور مجزا پیشرفت کنند(Afshari, Honari & Ghafouri, 2010).
در تحلیل یافتههای پژوهش و آزمونهای آماری در هر یک از مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی از میانگین استفادهشده است. به این صورت که میانگین هر یک از مهارتهای سهگانه بهصورت مجزا محاسبه و با در نظر گرفتن نقطه برش 5/2، نیاز یا عدم نیاز به آموزش مشخص شد. با توجه به درجهبندی طیف لیکرت که بیشترین نمره به کمترین نیاز: خیلی زیاد 1 زیاد 2 کم 3 خیلی کم 4 داده شد، میانگین بالاتر از 5/2 بهمنزله عدم نیاز به آموزش و کمتر از آن بهمنزله نیاز به آموزش میباشد. بهمنظور تعیین پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده گردید که برابر با 93/0 به دست آمد. در بررسی روایی صوری و محتوایی، پرسشنامه تهیه شده قبل از اجرا در اختیار چند نفر از محققین و افراد متخصص قرار داده شد و قبل از اجرا بر اساس نظر انها اصلاحات لازم انجام گردید.
یافتههای پژوهش
پیش از ارائه نتایج حاصل از پژوهش، آمارههای توصیفی حاصل از ویژگیهای جمعیت شناختی مورد بررسی قرارگرفته که نتایج آن در زیر ارائهشده است.
جدول 1: توزیع درصدی افراد نمونه برحسب جنسیت، مدرک و مقطع تحصیلی
مقطع |
مرد |
زن |
لیسانس |
فوقلیسانس |
ابتدایی |
4/75 |
6/24 |
10/49 |
35/5 |
متوسطه |
49 |
51 |
10/49 |
35/5 |
طبق جدول (1) مدیران مرد ابتدایی با 4/75 درصد، تعداد بیشتری را به خود اختصاص دادهاند و مدیران زن ابتدایی با 15 6/24 درصد، تعداد کمتری را شامل شدهاند. مدیران دارای مدرک تحصیلی لیسانس در مقطع ابتدایی با 10/ 49 درصد بیشترین تعداد را دارند درحالیکه مدیران دارای مدرک فوقلیسانس با 35/5 درصد کمترین درصد را به خود اختصاص دادهاند.
جدول 2: اولویتبندی نیازهای آموزشی مهارتهای مدیریتی مدیران مدارس ابتدایی و متوسطه
اولویت |
مقطع |
مهارت |
امتیاز |
1 |
متوسطه |
مهارتهای فنی |
75/1 |
2 |
ابتدائی |
مهارتهای ادراکی |
88/1 |
3 |
ابتدائی |
مهارتهای فنی |
92/1 |
4 |
متوسطه |
مهارتهای ادراکی |
98/1 |
5 |
ابتدائی |
مهارتهای انسانی |
13/2 |
6 |
متوسطه |
مهارتهای انسانی |
16/2 |
اولویتبندی نیازهای آموزشی مهارتهای مدیریتی مدیران مدارس ابتدایی و متوسطه در جدول 2 نشان دادهشده است. اولویت اول در نیاز آموزشی مهارتهای فنی در مقطع متوسطه میباشد. امتیاز کمتر نشاندهنده اولویت بالا میباشد.
جدول 3: بالاترین و پایینترین نیازهای آموزشی مهارتهای مدیریتی مدیران مدارس
ممقطع |
مهارت |
بالاترین اولویت |
اامتیاز |
پایینترین اولویت |
اامتیاز |
|
اابتدایی |
ممهارتهای فنی |
آشنایی با نظریهها و اصول جدید مدیریتی |
63/1 |
کسب آگاهی درزمینه روانشناسی تربیتی |
54/2 |
|
ممتوسطه |
ممهارتهای فنی |
آشنایی با نظریهها و اصول جدید مدیریتی |
62/1 |
توانایی بودجهریزی و استفاده بهینه از منابع مالی |
30/2 |
|
اابتدایی |
ممهارتهای انسانی |
کسب اطلاع در زمینه جوسازمانی |
50/1 |
توانایی برقراری ارتباطات انسانی |
40/2 |
|
ممتوسطه |
ممهارتهای انسانی |
کسب اطلاع در زمینه جوسازمانی |
80/1 |
توانایی برقراری ارتباطات انسانی |
54/2 |
|
اابتدایی |
ممهارتهای ادراکی |
آشنایی با مدیریت استراتژیک |
32/1 |
آشنایی با اصول برنامهریزی صحیح در آموزشگاه |
35/2 |
|
ممتوسطه |
ممهارتهای ادراکی |
آشنایی با مدیریت استراتژیک |
65/1 |
توانایی تعیین اولویتهای کاری |
45/2 |
|
طبق جدول 3 بالاترین نیاز آموزشی در مهارت فنی در حیطه آشنایی با نظریهها و اصول جدید مدیریتی میباشد و پایینترین نیاز آموزشی در مهارت فنی در حیطه کسب آگاهی در زمینه روانشناسی تربیتی است. در بین مدیران مدارس متوسطه بالاترین نیاز آموزشی در مهارت فنی در حیطه آشنایی با نظریهها و اصول جدید مدیریتی است و پایینترین نیاز آموزشی در مهارت فنی در حیطه توانایی بودجهریزی و استفاده بهینه از منابع مالی میباشد.
مدرک تحصیلی |
لیسانس |
فوقلیسانس |
آزمودن levenesبرابری واریانس |
||||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
t |
سطح معنیداری |
||
مهارت |
|||||||
فنی |
95/1 |
464/0 |
96/1 |
628/0 |
23/2 |
138/0 |
|
انسانی |
15/2 |
491/0 |
07/2 |
723/0 |
62/2 |
109/0 |
|
ادراکی |
96/1 |
440/0 |
99/1 |
686/0 |
02/4 |
048/0 |
جدول 4: میانگین و انحراف معیار نیاز به مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی برحسب مدرک تحصیلی و نتیجه آزمونt مستقل جهت مقایسه میانگین مهارتها در سطوح مدرک تحصیلی (سطح معنیداری 05/0 P =)
بر اساس جدول 4، نتایج آزمون آماریt مستقل نشان داد که میانگین نیاز به مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی در مدرک تحصیلی لیسانس و فوقلیسانس تفاوت معنیداری یافت نشد (05/0 P>). بهعبارتدیگر مدرک تحصیلی بالاتر به معنای نیاز کمتر و یا بالعکس نشده است.
جدول 5: میانگین و انحراف معیار و آزمون نیاز به مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی برحسب رشته تحصیلی
رشته تحصیلی |
مدیریت آموزشی |
علوم تربیتی |
سایر رشتهها |
سطح معنیداری |
||||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
|||
مهارت |
||||||||
فنی |
80/2 |
39/0 |
02/2 |
51/0 |
70/1 |
38/0 |
001/0 |
|
انسانی |
94/2 |
55/0 |
23/2 |
50/0 |
99/1 |
45/0 |
001/0 |
|
ادراکی |
64/2 |
51/0 |
83/1 |
48/0 |
82/1 |
43/0 |
001/0 |
بر اساس جدول 5، نتایج آزمون آماری ANOVA نشان داد که در میانگین نیاز به مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی در رشته تحصیلی مختلف تفاوت معنیداری وجود دارد (001/0P=). بهعبارتدیگر نیاز به مهارتهای سهگانه در گروهها با مدرک تحصیلی مختلف، متفاوت میباشد.
جدول 6: میانگین و انحراف معیار و آزمون تفاوت میانگین مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی برحسب مقطع تحصیلی
مقطع |
ابتدایی |
متوسطه |
سطح معنیداری |
|||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
|||
مهارت |
||||||
فنی |
92/1 |
50/0 |
86/1 |
56/0 |
537/0 |
|
انسانی |
12/2 |
46/0 |
16/2 |
63/0 |
766/0 |
|
ادراکی |
86/1 |
46/0 |
93/1 |
55/0 |
491/0 |
بر اساس جدول 6 نتایج آزمون آماری t مستقل نشان داد که میانگین نیاز به مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی در مقاطع تحصیلی ابتدائی و متوسطه تفاوت معنیداری یافت نشد (05/0 P>). بهعبارتدیگر مقطع تحصیلی تأثیری در نیاز مهارت فنی، انسانی و ادراکی ندارد.
بحث و نتیجهگیری
هدف پژوهش حاضر اولویتبندی نیازهای آموزشی مهارتهای مدیریتی مدیران مدارس ناحیه 4 تبریز بر اساس رشته، مدرک و مقطع تحصیلی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد مدیران مدارس ابتدایی تبریز در مهارتهای مدیریتی (فنی، انسانی و ادراکی) نیاز به آموزش دارند. در مطالعهی Koohi et al (2014) در بررسی نیازهای آموزشی مدیران مدارس که بر اساس مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی انجام دادند، مهارت فنی، انسانی و ادراکی مدیران مورد مطالعه بهطور معنیداری در حد متوسط قرار داشت و بین مدیران زن و مرد در مورد نیاز آموزشی مهارت انسانی و ادراکی تفاوت معناداری وجود داشت و بین مدیران زن و مرد در مورد نیاز آموزشی مهارت فنی تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین نتایج پژوهش نشان داد مدرک تحصیلی عامل مؤثر در نیاز به مهارت فنی، انسانی و ادراکی نیست. در این راستا مطالعه Koohi et al (2014) نشان داد بین میانگینهای سه گروه (دارای مدارک تحصیلی کارشناسی ارشد، کارشناسی و کاردانی) در مورد نیازسنجی آموزشی مهارت فنی از دیدگاه مدیران دارای سابقه مدیریت متفاوت، تفاوت معناداری وجود دارد، اما بین میانگینهای سه گروه در مورد نیازسنجی آموزشی مهارت ادراکی و انسانی از دیدگاه مدیران دارای سابقه مدیریت متفاوت تفاوت معناداری مشاهده نشد. در مطالعهای Balaghat (2008) همسو با مطالعه حاضر به این تیجه رسید که مدیران مدارس متوسطه استان هرمزگان در هر سه مورد از مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی نیاز به آموزش دارند. بالاترین نیاز آموزشی در مهارت فنی در حیطه آشنایی با نظریهها و اصول جدید مدیریتی میباشد و پایینترین نیاز آموزشی در مهارت فنی در حیطه کسب آگاهی درزمینه روانشناسی تربیتی میباشد. بالاترین نیاز آموزشی در مهارت فنی در حیطه آشنایی با نظریهها و اصول جدید مدیریتی میباشد و پایینترین نیاز آموزشی در مهارت فنی در حیطه توانایی بودجهریزی و استفاده بهینه از منابع مالی میباشد. همسو با مطالعه حاضر Mahdiyed Najafabadi (2007) در مطالعهای نشان داد مدرک تحصیلی و سابقهی کار در تعیین نیاز به مهارت ادراکی و انسانی تأثیری نداشته است و سابقهی کار و میزان تحصیلات معاونان و مدیران میانی در تعیین نیاز به مهارت فنی تأثیری نداشته است. درست است که سابقه خدمت موجب تجربهاندوزی و اداره بهتر امورات مدیریتی میشود، باید توجه داشته باشیم که بههیچعنوان دال برداشتن مهارتهای مدیریتی (فنی، انسانی و ادراکی) نمیباشد. رشته تحصیلی یکی از فاکتورهای مؤثر بر نیاز به مهارت فنی، انسانی و ادراکی میباشد. مدیرانی که در علوم مرتبط با مدیریت آموزشی تحصیل نمودهاند نسبت به مدیرانی که در رشتههای غیر مرتبط تحصیل نمودهاند دارای توانایی بیشتری در مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی میباشند. بهعبارتدیگر دیده میشود مدیرانی که در علوم مرتبط با مدیریت آموزشی تحصیل نمودهاند نسبت به مدیرانی که در رشتههای غیر مرتبط تحصیل نمودهاند دارای توانایی بیشتری در مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی میباشند. در مطالعه (Bahmani, et al, 2012) در بررسی مهارتهای سهگانه مدیران، نتایج نشان داد که بین مهارتهای سهگانه مدیریتی (ادراکی، انسانی و فنی) ازلحاظ آماری تفاوت معنیداری وجود ندارد. بین ویژگیهای دموگرافیکی (سن، سابقه خدمت، سابقه مدیریت، میزان تحصیلات، رشته تحصیلی و جنسیت) و مهارتهای مدیریتی سهگانه ازلحاظ آماری تفاوت معنیداری وجود ندارد. همچنین مطالعه Koohi et al (2014) در ارزیابی نیازهای مهارتهای فنی مدیران، نشان داد مهارتهای فنی موردنیاز مدیران بین افراد باسابقه کاری مختلفی از لحاظ آماری تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین مهارتهای فنی موردنیاز مدیران با سطح تحصیلات مختلف ازلحاظ آماری تفاوت معنیداری ندارد.
آموزش و پرورش که با انسان و اندیشههای او سروکار دارد و محل ساختن و پرداختن آینده فرزندان این مرز و بوم میباشد، و محل آزمایش سلیقههای فراتر از تخصص و حرفهایگری در مدیریت مدارس نیست و لازم است افراد بر اساس تخصص و حرفهای که در تحصیل و تجربه خدمت احصاء نمودهاند به کار گمارده شوند و این موجب میشود آنچه باید در رسیدن به اهداف متعالی آموزشوپرورش دست پیدا کنیم بدان بتوانیم برسیم. با توجه به نتایج حاصل از مطالعه حاضر و مطالعات قبلی، پیشنهاد میشود دورههای آموزشی برای مدیران مدارس جهت افزایش مهارتهای مدیریتی آنها برگزار شود و توانمندیهای مدیریتی آنها بهبود یابد. در محدودیتهای پژوهش میتوان گفت که این پژوهش فقط در یکی از نواحی آموزش و پرورش شهر تبریز انجام گرفته است و در تعمیم نتایج بایستی جانب احتیاط رعایت شود و همچنین در جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است و احتمال سوگیری در تکمیل آنها وجود دارد.